شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۱ مطلب در دی ۱۳۹۵ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امروز من

هیچوقت نتونستم هیچکی رو به اندازه تو دوست داشته باشم اما تو با همسرت عشق دنیارو میکنی
این بد نیست این چیزی نیست که منو اذیت میکنه اینکه تو زود از عشق فارغ میشی دردناکه
یکهفته است با دیدن رویاهایت غرق در افسوسم و مانند سنگ به زمین چسبیده ام هر چه درد دنیاست دوباره به وجودم سرازیر شده بغضی از فراغت چون کوه در گلویم نشسته کوهی که تو هیچوقت فرهادش نبوده ای
حالا میایی و میپرسی حالم چطور است؟!
فکر میکنی چطور باید باشد؟!
ابری رو به بارشی سنگین که گردابش مرا دست اخر غرق خواهد کرد تو برو خود را باش...
  • شکوفه