شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۸

همیشه خیلی ساده ازم دست کشیدی
اجازه بده اینبار نبخشمت
بخاطر خودت


تمومش کنین چشمای من
رودخونه هام گاهی خشک میشن
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۶

من نمیخوام خودمو گول بزنم واقعیت اینه که دیگه مثل قبل عاشقم نیستی تو مراقب عشقمون نبودی یکی دیگه رو تو قلبت به جای من گذاشتی این خیلی دردناکه این برای روح حساس و عاشق من خیلی سخته
حالم خوب نیست میل به غذا ندارم اصلا انگار دلم نمیخواد لبهامو از هم باز کنم کم حرف شدم فقط توی فکرم مدام باهات حرف میزنم گاهی به خودم میگم چرا و گاهی هم میگم خوبه اتفاقا خوب وقتی از زندگیت رفتم بیرون خوب موقعی دنیا بینمون فاصله انداخت درست وقتیکه دیگه نخواستیم
نفسم تنگ میشه زود نفس کم میارم
خوبه که نیستی حال منو ببینی به زندگیت برس زندگیت بهشت فقط مراقب خودت باش عشقت امید منه تمام دارو نداره منه پیش من تا همیشه امانته خدا بهمرات ماه من
فقط مراقب خودت باش همین
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۵

چند روزه خوب نیستم
ثانیه ها برای من نمیگذرن
من میدونم بدون تو نمیتونم دوباره شکستش بدم نمیتونم و بلاخره تسلیم میشم اوضاع بهم ریخته روحی جسمی داغون
سرکارم فشار زیادی رو تحمل میکنم
احساس تنهایی شدیدی دارم همش فکر میکنم تو جزیره افکار خودم گیر افتادم من از مرگ نمیترسم اما بعضی وقتا فکر میکنم اونطوری اگه تنهاتر از الانم بشم چقدر سختتره
به زودی میرم اردبیل
شاید بتونم خودمو مجاب کنم که ارومو قرار بگیرم قلبم بیشتر وقتا درد میکنه شاید اونجا بتونم خودمو توجیه کنم که نیازی نیست هیچوقت ببینمت و هروقت خواستم کنارت باشم برم اونجا
نمیدونم میتونم این حس خوبو به خودم هدیه کنم که هنوزم دارمت
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۴

یه وقتی یه مرد اذری واقعی مال من بود

یه دنیا مهر بهت هدیه کردم
الهی که همیشه لبات بخنده خوشگل من
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۲

مگه میشه تورو خواب ندید
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۱

با یکی از دوستان قدیمی دیداری تازه کردم و از احوال هم جویا شدیم و باز هم در مباحث عرفانی گفتگو کردیم و باز هم گفت تو هیچوقت عوض نمیشی خانم عاشق پیشه:-)
و من برای بار هزارم براش اثبات کردم که عشق بند اسارت نیست بلکه از وقتی عاشقی ازادی و بالهایی داری به وسعت اسمان خدا و شوقی به بزرگی دل یک عاشق برای رسیدن به بارگاه ملکوت
عشق اسارت نیست عین سمبل ازادیست و من روح ازادم که ازادی را دوست میدارم بهانه ناز عاشقی من مراقب خودت باش و خوش زندگی کن یکی همیشه تو را به یاد دارد چرا که فراموش نشدن از نظر من قسمتی از خوشبختیست کاش داشته باشیمش برای همیشه
نه اینکه بشویم از دل برود هر انکه از دیده رود یا هر انکه دیگر نتوانستیم بخوانیمش را فراموش کنیم
هی روزگار
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۱

چهره ی تو می ارد باغ ارغوان را
شادی تو می اید کیمیای جان را

جونت سلامت هرطور که تو خوشی با زندگیت
فقط خواستی بری خداحافظی یادت نره
چشم انتظاری سخته عزیز
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۴۰

درونم طوفانی بر پا شده است
لطفا ارامتر عطسه کن


شبت بخیر نازنینم
میدونی که درون من زندگی میکنی یادت خاطراتت روحت
اما وقتی در نظرم نیستی میدونیکه چه حالی ام؟!
مراقب خودت باش
همین
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۳۹

رفته بودم بیرون وقتی برگشتم قلبم درد میکرد یه لحظه گفتم تموم شدم نشستم سر پاگرد حالم کمی جا اومد یکدفعه حال اونروز که برای اولینبار بهت زنگ زدم تداعی شد تازه شمارتو از برادرت گرفته بودم حس میکردم گمشدمو پیدا کردم نتونستم بزارم برای بعد از در وارد شدم قلبم تند میزدو درد گرفته بود سر پله نشستم بهت زنگ زدم جواب ندادی بعد پیامک دادی شما؟اون لحظه از لحظات قشنگ زندگیم بود دیشبش خوابتو که هنوزم برام مبهم بودی دیده بودم بازم اون روز خوابتو دیدم کمی واضح تر ولی هنوزم گیج بودم نمیدونستم باید اون دستو از طرفت بگیرم یا نه?! تو کی هستی هنوزم حس عجیبم برام روشن نبود ایا تو همونی بودی که سالها خوابشو میدیدم؟!
و گذر زمان گفت تو همون بودی
خودت میدونی چقدر عزیزمی
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من ۳۸

خوابهای خوب من و امامان خوب خوابهای من :-)
  • شکوفه