امید

الهی دورت بگردم توپولی
کوچول موچولو
:))
خدانگهدارت باشه عزیزکم

امید

عزیز دلم هر چی نگاهت میکنم ازت سیر نمیشم تو برام پیام اور زیبایی و معصومیتی تو برام نوید دوباره زندگی هستی خیلی دوستت دارم و برام عجیبه اینهمه دوست داشتنت امیدوارم بابات عکس دیگه ای ازت بزاره که چشمای خوشگلتو باز کرده باشی دنیا از نگاه تو دیدن داره میدونی من عکستو باز میکنم مدام نگاهت میکنم قوربون صدقه شکل ماهت میرم و لبهای نازتو میبوسم و گوشیمو میزارم روی قلبم حس میکنم بغلت کردم خدانگهدارت باشه کوچولوی ماهم
:)))
فردا میخوام سوپرایزت کنم بعدا برات میگم عزیزم
امید
نوید
:))
دوتا گل پسر ماه
میدونم هر دوتون مردهای بزرگو موفقی خواهید شد انشااله
میبوسمت
:))


این دو خطم برای بابات مینویسم
بیخود به تسنیم سر نزن نمیخوام ببینمت

امروز من

این درد امان منو بریده

امروز من

میدونی داشتم به این فکر میکردم که اسمت چی میتونه باشه
:)))
من بهت میگم امید"
دوست داریش؟
:))
شبت بخیر امید کوچولو
:)))
هزارتا بوس نی نی

امروز من

شبت بخیر کوچولو

امروز من

بعید میدونم بابات دوباره ازت عکسی بزاره که ببینمت اخه اون فقط بلده خبری رو بده و بره تا چندین سال بعد, من بهش عادت کردم نامردیهاش هیچوقت تموم شدنی نیستن
اما مطمین باش من امیدمو از دست نمیدم و برای دیدنت منتظر میمونم اینو بهت قول میدم پسر کوچولوی خوشگلم
:))

امروز من

یه روزی دیوونه ی بابات بودم اونقدر عاشقش بودم که جز اون تو دنیا هیچکی رو نمیدیدم بعد از اون دیگه هیچوقت نتونستم همچین حسی رو تجربه کنم اما الان با اومدنت من دارم حس میکنم بازم میتونم عاشقانه دوست بدارم تو یه ایت جدید تو یه نور قشنگی که قلب منو بازم روشن کردی ازت ممنونم بخاطر حس قشنگم بخاطر لبخندی که به لب دارم و اشک شوقی که تو چشمام حلقه بسته ولی هیچوقت ازم نخواه باباتو ببخشم و دوباره عاشقانه بپرستمش باور کن که اون عشقو نمیشناسه و عاشقی بلد نیست خیلی منتظرش شدم که برگرده اما هیچوقت نیومد هیچوقت حرف نزد
مراقب خودت باش ناز نازی کوچولو
من همیشه به یادتم و هر روز برای سلامتیو موفقیتهات دعا میکنم
تو مرد بزرگی میشی و من یه روز بهت افتخار میکنم اینو مطمینم

امروز من

خودت برو دنبالش مطمین باش بهتر پیداش میکنی خدای بابات عاشقارو تنبیه میکنه خدای بابات عشقو نمیفهمه
همه بچه ها پرنده هارو دوست دارن حتما تو هم بزرگ بشی عقلت بیشتر برسه از پرنده ها خوشت میاد من با یه قناری کوچولو دوستم که هیچوقت تنهام نمیزاره الان اون پشت پنجره روی شاخه درخت نشسته و داره میخونه میدونی اون پرنده ی عشقه و بخاطر تو هستش که الان اینجا نشسته اون داره میگه پسر این بابا حتما میتونه مراقب عشقش باشه میتونه مهربون باشه میتونه عاشقی کنه میتونه لبخند بزنه و بگه دنیا قشنگه
کوچولو الهی خدا همیشه نگهدارت باشه و قناری عشقت همیشه بخونه میدونستی من امسال تمام روزهارو به جای دو نفر برای هر سه تای شما ایت الکرسی خوندم
دوستت دارم درست مثل پسر خودم
:))

امروز من

پسر نازم تو منو نمیشناسی اما من تورو میشناسم و با تو حس نزدیک خاصی دارم میخوام برات چند خطی خصوصی بنویسم اما نمیشه نه تو میتونی بخونیش نه من میتونم اونارو تو گوشت نجوا کنم نه کسی رو دارم که بهت پیامشو برسونه دلم میخواد بدونی من با مادرت هیچوقت مشکلی نداشتم حتی خیلی وقتا به بابات توصیه کردم خیلی مراقبش باشه من هیچوقت نسبت به مامانت حس تنفری نداشتم حتی خیلی وقتا حس کردم دوسش دارم چون مراقب باباته با اینکه اون باباتو عشق منو ازم گرفت بابات مرد خوبیه خیلی چیزا داره که ازش یاد بگیری اما هیچوقت عشقو از بابات یاد نگیر بابات بلد نیست عاشقی کنه میله های ذهنش اونقدر بلند هستن که همیشه ترسیده به ادما نزدیک بشه راستی هر وقت خواستی خدارو بشناسی از بابات کمک نگیر

امروز من

همیشه فکر میکردم بچه تو باید دختر باشه حتی توی رویاهام هم یه دختر بود شاید چون فکر میکردم تو خیلی مهربونی و زنهارو خوب درک میکنی