شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۶۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امید

یاد یه خاطره از بابات افتادم اونروزها که بهم احتیاج داشت و با من حرف میزد گاهی پیش میومد از ذوقش پیامکشو نصفه نیمه یکهو برام میفرستاد
بابات مرد پر هیجانی بود و من از وجودش پر از شادی بودم اونموقعها خیلی عاشقش بودم تا اینکه بلاخره فهمید خیلی وقته عاشقش هستم و کم کم رفت
وقتی مادرت تو زندگیش پیدا شد دیگه من براش یه شیطان مصور بودم که باید ازم فاصله میگرفت اما اون نمیدونست من یه پری هستم یه پری دریایی مهربون که دلش با یک نسیم کوچیک میشکنه رفت تا از برهه تاریخی زندگیش بگذره اما نفهمید بدون من قطعا چیزی تو زندگیش کم خواهد بود و نمیدونم بلاخره اینو فهمید یا نه
شاید روزی بفهمه که خیلی دیره
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

پوست این نهال سرخ رنگه یعنی درخت چی میتونه باشه؟!
:)))
خیلی شگفت انگیزه
این حال من خیلی شگفت انگیزه
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

اره تو حالا یه درخت برای خودت داری و نیازی نیست که هر وقت بزرگ شدی بخوای به قیمت شکستن دل زنی که عاشقته بری و درختی بشی لب جویبار, فقط کافیه سعی کنی خوب بزرگ بشی و فقط برگهای پرپشت یا حتی گلها و شکوفه های درخت خودت باشی
پست قبلی رو دستم از ذوقم اشتباهی رفت نصفه ثبت شد
:)))))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

تو حالا
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

سلام توپولی صبحت بخیر کوچولو
:))
رسیدم سرکار فکر کن الان چی اینجاست بله سفارشتو اوردن این هدیه من به تو هستش که برات همیشه میمونه به اسم تو و برای تو
:))
میتونی حدس بزنی چیه
:))
گفته بودم گلخانه پارک برات یه نهال بیارن الان تو یه نهال درخت داری باید برم بپرسم درختت اسمش چیه میوه داره شکوفه داره یا برگیه نمیدونم هیجان انگیزه نه
:))
یه کم کارام سبک بشه میرم برات بکارمش و ازش یه عکس میگیرم میزارم تلگرام بابات ببینش البته نمیدونم اون اصلا هنوزم به من فکر میکنه به تلگرامم سر میزنه یا نه
خیلی برات خوشحالم بعد از گریه های تلخ دیشبم این لبخندها بدجور حالمو خوب کرده نپرس چرا گریه, گاهی اوقات بدجور دلم برای تنهاییهام میسوزه
بگذریم چه درختی شود نهال شما
میبوسمت
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نمیدونم چرا زندگی با من اینطور تا کرد
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

عجیب دلم گرفته عجیب هوای گریه دارم عجیب احساس تنهایی میکنم عجیب...
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

سلام توپول موپولی صبح زیبات بخیر عزیزم
:))
برات زنگ زدم سفارش دادم بیارن دفترم
نپرس چی رو, هر وقت اوردنش برات مینویسم
تصویرشم میزارم تو تلگرام بابات خواستش ببینش
خیلی دوستت دارم نازنینم خدانگهدار تو و نوید مامان باشه ایشالا
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

سلام فاطمه جان

من فاطمه نیستم جان هیچکی هم نیستم میشه راحتم بزارین نه میخواد تورو ببینم نه ناجی رو و نه هیچ پیغامی که از اسمونا باشه حتی امامای رویاهام

ازرده دل از کوی تو رفتیم و نگفتی
کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بودو چرا نیست؟


حالا اومدی که چی؟!
  • شکوفه