شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۳ مطلب در خرداد ۱۴۰۳ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

ماموریت تبریز

مدتهاست دیگر انگیزه ای برای نوشتن در اینجا ندارم... 

 امروز با اتوبوس در مسیر رفتن به تبریز هستم از طرف اداره ماموریت دارم، یاد آن روزی افتادم که هر دو در مسیر زنجان بودیم و اتوبوس شما از کنار اتوبوس ما که تصادف کرده بودیم گذشت و وقتی به تو گفتم، هم جوابمو دادی و هم نگرانم شدی، چقدر آن روزها همیشه به یادم هستند، آن روزها هنوز تو را داشتم...

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

آه ای صَبا چون تو مَدهوشَم مَن خود فراموشَم مَن خانه بَر دوشَم مَن خانه بَر دوش
مَن در پیَش کو به کو افتادَم دِل به عِشقش دادَم حَلقه دَر گوشم مَن حَلقه دَر گوش
گر دَر کویش برسی برسان این پیامِ مَرا بی چراغ رویَت مَن ندارم دیگر تابِ این شَبهای سَرد و خاموش
هَرگز هَرگز باوَر نکنم عَهد و پیمان ما شُد فراموش...

  • شکوفه
  • ۱
  • ۰

شد عاشق و پشت پا به دنیا زد و رفت
با رفتنش آتش به دل ما زد و رفت

مثل من و تو سوار امواج نشد
وقتش که رسید، دل به دریا زد و رفت

صد داغ به دل داشت، از آن هیچ نگفت
یک بار از این درد نهان هیچ نگفت

با آنکه زبان زخم این مردم بود
از زخم زبان ناکسان هیچ نگفت 

 

سروده آقای ناصر فیض 

 

انسان بزرگ و شریفی را از دست دادیم،

دنیا کی دیگر امثال ایشان و شهید حاج قاسم سلیمانی را به خود خواهد دید...

  • شکوفه