هیچ ادرسی هم ازت تو این شهر ندارم از سوری هم ادرسی ندارم فقط اسم یک پمپ بنزین
علی اباد
باید برم پیداش کنم دلم میخواد ببینمش و باهاش حرف بزنم دوتا عاشق مجنون حال همو خوب میفهمن من میخوام ازش در مورد عشقش ایوب بپرسم دلم میخواد بهم بگه چی شد که ترکش کرد فقط چون زن گرفته بود نمیشد عشقشو زنده نگهداره یعنی مردها در عاشقی اینطورن
یادمه نوشته بودی اونقدر عاشقشی که دلت میخواد همیشه در اسایش زندگی کنه دقیقا چرا هر وقت اینجای متنتو میخونم یا برای خودم تکرارش میکنم اینهمه غم تو دلم میشینه و اشکام سرازیر میشن و با بغض تو دلم میگم اونجا جایگاه من بود نبود؟!
علی اباد
باید برم پیداش کنم دلم میخواد ببینمش و باهاش حرف بزنم دوتا عاشق مجنون حال همو خوب میفهمن من میخوام ازش در مورد عشقش ایوب بپرسم دلم میخواد بهم بگه چی شد که ترکش کرد فقط چون زن گرفته بود نمیشد عشقشو زنده نگهداره یعنی مردها در عاشقی اینطورن
یادمه نوشته بودی اونقدر عاشقشی که دلت میخواد همیشه در اسایش زندگی کنه دقیقا چرا هر وقت اینجای متنتو میخونم یا برای خودم تکرارش میکنم اینهمه غم تو دلم میشینه و اشکام سرازیر میشن و با بغض تو دلم میگم اونجا جایگاه من بود نبود؟!
- ۹۴/۰۵/۲۸