بعد از یک دنیا خلوت کردن و اشک و اه از ترک این شهر که یادگار عشق منه ساعت چهار بامداد امروز رسیدم تهران
من یک محکوم به زندگی هستم و این محکومیت فقط با حضور تو هستش که قابل تحمل میشه
دیروز حالم خوب نبود نتونستم هیچ حرفی بزنم امروزم کم از دیروز ندارم ولی بادیدن حضور تو نازنینم دلم قرص شد هنوزم منو به یادت داری ازت ممنونم بخاطر بودنت
۴۳
۸۳
درسته غصه ام شده از اردبیل برگشتم ولی با یک کوله بار خاطره با یک دنیا صفا از همراهی یاد و خاطرات تو برگشتم و این قطعا تنها سفر من به ان شهر نخواهد بود هر وقت دلم بخواهد بیشتر کنار خودم داشته باشمت هر وقت بخواهم ارامشی وصف ناپذیر درونم حاکم شود حتمن به انجا خواهم رفت
اردبیل شهر عشق شهر یار من است شهر مردمان با معرفت
من یک محکوم به زندگی هستم و این محکومیت فقط با حضور تو هستش که قابل تحمل میشه
دیروز حالم خوب نبود نتونستم هیچ حرفی بزنم امروزم کم از دیروز ندارم ولی بادیدن حضور تو نازنینم دلم قرص شد هنوزم منو به یادت داری ازت ممنونم بخاطر بودنت
۴۳
۸۳
درسته غصه ام شده از اردبیل برگشتم ولی با یک کوله بار خاطره با یک دنیا صفا از همراهی یاد و خاطرات تو برگشتم و این قطعا تنها سفر من به ان شهر نخواهد بود هر وقت دلم بخواهد بیشتر کنار خودم داشته باشمت هر وقت بخواهم ارامشی وصف ناپذیر درونم حاکم شود حتمن به انجا خواهم رفت
اردبیل شهر عشق شهر یار من است شهر مردمان با معرفت
- ۹۴/۰۵/۳۱