قناری برگشته
همینطور داشتم اروم اروم با خودم غزلی رو زمزمه میکردمو اشکام اروم اروم سرازیر بودن که اول صداشو شنیدم بعدم اومد صاف نشست روبروم روی شاخه درخت
سالهاست منو رها نکرده و مدام بهم سر میزنه این واقعه یکی از حیرت انگیزترین وقایع زندگی منه
با اومدنش تب نبودنتو درون من کمی سرد میکنه و وسط اشک و اه لبخند روی لبام مینشونه اون دوستو همراه و هم صحبت عاشقانه های من شده
الهی که همیشه برام بمونه
نمیدونی چه سرو صدایی راه انداخته :))
همینطور داشتم اروم اروم با خودم غزلی رو زمزمه میکردمو اشکام اروم اروم سرازیر بودن که اول صداشو شنیدم بعدم اومد صاف نشست روبروم روی شاخه درخت
سالهاست منو رها نکرده و مدام بهم سر میزنه این واقعه یکی از حیرت انگیزترین وقایع زندگی منه
با اومدنش تب نبودنتو درون من کمی سرد میکنه و وسط اشک و اه لبخند روی لبام مینشونه اون دوستو همراه و هم صحبت عاشقانه های من شده
الهی که همیشه برام بمونه
نمیدونی چه سرو صدایی راه انداخته :))
- ۹۴/۰۶/۲۷