شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

خوبی دخترم؟بهتری؟
اینا سوالای مردیه که حرفاش نگاهش قدمهاش همه پر از خدا و ارامشه
اون تنها همکار و دوست من هستش که به حرفای بقیه گوش نکرد و یه جورایی بدجور مراقب من بوده
اون امروز صبح مچاله شدن منو تو اسانسور دید که چطور سعی میکردم رو پاهام وایسم و میدید که چطور میلرزم و خودمو توی پالتوی زمستونیم قایم کردم و با لبخندی گفت سرماخوردی مراقب خودت باش چه زود زمستونو اوردی و در اهنی و سنگین اسانسورو برام باز کرد و اونقدر نگهداشت تا من یواش یواش با دردی که درونم میشکستو صدام درنمیومد بیام بیرون چند قدم همراهم اومد و به صورت گل انداختم نگاهی کردو گفت تبم داری؟ با لبخند نگاهش کردمو گفتم شاید
اون برای من مثل یه بابای مهربونه که یادم انداخت راحت میشه مهربونی کرد
  • ۹۴/۰۶/۲۹
  • شکوفه

نظرات (۱)

  • تنها تنهایی
  • خخ واقعی بود ؟

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی