شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

خروجی اتوبان ماشین سخت پیدا میشه خوب حس میکنم نداشتن سرویس یعنی چی تازه چقدرم باید پیاده برم
سوار شدم بدون اینکه به راننده نگاه کنم تمام راه بیرونو تماشا کردم داشتم نزدیک میشدم کرایه رو حاضر کردم گفتم بفرمایید فقط دستشو دیدم که به طرفم دراز شد و گفت قابل نداشت وقتی انگشتر عقیق زرد رو دستش دیدم درست لحظه هایی از رویاهام از جلوی چشمام گذشت دستی مردونه با موهایی به ظاهر نرم, لطیف و مشکی روی پوستی گندمی که انگشتری عقیق زینتش داده بود یواشکی چهرشو نگاه کردم قلبم تند میزد نمیدونم دلم میخواست تو باشی یا نه!
تو نبودی ولی خاطرات رویاهای تو بود پیاده شدم و تمام راهو با دستای مهربون تو قدم زدم و با خودم گفتم خدایا چرا با من اینکارو میکنی الان من با دلم چه کنم..
  • ۹۴/۰۶/۳۰
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی