خیلی استرس دارم نمیتونم یه جا اروم بگیرم با اینکه نمیزارن هیچکی تو بخش بمونه و سی سی یو همراه بیمار نداره ولی من دلم طاقت نمیاره برم همینطور انگار روی اتیش راه میرم قلبم به شدت تیر میکشه کلیه هام افتضاحه اگه همین الان برم اورژانس بستری میشم ولی من زنی هستم که زندگی مرد کردش امروز صبح پدرم زنگ زده بود بدون اینکه بدونن من چه حالی دارم و چی شده دیدم صداش بغض داره دلم هوری ریخت گفتم حالت خوب نیست گفت چرا خوبم زنگ زدم ازت تشکر کنم خواهرتو ابرومندانه فرستادی سر خونه زندگیش و من فقط دلم اشوب بود نمیدونستم بهش بگم خواهش میکنم یا بگم این چه حرفیه فقط سکوت کردم پدرم گفت بابا مامانمی کجایی دختر گلم
دیگه صدام با بغض دراومد گفتم خوبم همینجام شما خودتو ناراحت نکن
دیگه صدام با بغض دراومد گفتم خوبم همینجام شما خودتو ناراحت نکن
- ۹۴/۰۷/۲۰