حس و حالی برام نمونده چهار طبقه رو اومدم پایین از درد پا و کلیه به خودم پیچیدم منتظرم پدر بیاد سر پله نشستم راستی چندبار رفتم تو صفحه ها نبودی تو تلگرام هم از وقتی فهمیدی هستم حتمن خودتو مخفی میکنی خوب خلقو خوت دستم اومده خوب میتونم رفتاراتو پیش بینی کنم خوب میشناسمت درست عین خودم
دیشب که داشتم تصمیم میگرفتم حرف بزنم دقیقوب میشناسمت درست عین خودم
دیشب که داشتم تصمیم میگرفتم حرف بزنم دقیقا به این فکر کردم که با چه برخورد قابل پیش بینی ازت روبرو خواهم شد اما حرف زدم و با خودم گفتم شاید تغیر کرده باشی شاید برای منم تغیر کرده باشی دیدم جواب دادی امیدوار شدم اما ظاهرا بدونی حتمن من هستم بازم میشی همونی که بودی شایدم دیشب از دستت در رفت حرف زدی چه میدونم م
دیشب که داشتم تصمیم میگرفتم حرف بزنم دقیقوب میشناسمت درست عین خودم
دیشب که داشتم تصمیم میگرفتم حرف بزنم دقیقا به این فکر کردم که با چه برخورد قابل پیش بینی ازت روبرو خواهم شد اما حرف زدم و با خودم گفتم شاید تغیر کرده باشی شاید برای منم تغیر کرده باشی دیدم جواب دادی امیدوار شدم اما ظاهرا بدونی حتمن من هستم بازم میشی همونی که بودی شایدم دیشب از دستت در رفت حرف زدی چه میدونم م
- ۹۴/۰۷/۲۱