انگار تمام غم عالم ریخته رو دل من اصلا دهنم باز نمیشه حرفی بزنم از روز عاشورا تابحال همینطور شدم البته تقریبا هر سال همین حالو هوارو دارم همینطور یه بغضی نشسته تو گلوم که نمیزاره راحت باشم تقی به توقی اشک تو چشمام جمع میشه دلم از زمین بیزاره دوست ندارم دیگه زندگی کنم یه حس غریبی دارم انگار دنیا برام تموم شده
دلم فقط اسمونارو میخواد یه جای دور
ببخشم حتی حال و حوصله نداشتم بیام بهت سر بزنم تا اینکه یه تلگرام از خواهرم داشتم مجبور شدم برم ببینم چیکارم داره ازت بیخبر بودم تو صفحه ها نبودی گفتم حتمن خوبی دیگه سر خونه زندگیتی دیگه چرا وقتی تو برات مهم نیست خبری ازم بگیری باید بیام خودی نشون بدمو حضورمو بهت نشون بدم
از دوستان و نظر لطفو پیگیریشونم ممنونم
دلم فقط اسمونارو میخواد یه جای دور
ببخشم حتی حال و حوصله نداشتم بیام بهت سر بزنم تا اینکه یه تلگرام از خواهرم داشتم مجبور شدم برم ببینم چیکارم داره ازت بیخبر بودم تو صفحه ها نبودی گفتم حتمن خوبی دیگه سر خونه زندگیتی دیگه چرا وقتی تو برات مهم نیست خبری ازم بگیری باید بیام خودی نشون بدمو حضورمو بهت نشون بدم
از دوستان و نظر لطفو پیگیریشونم ممنونم
- ۹۴/۰۸/۰۵