شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

مگه میشه یکی همچین خوابی ببینه ذوق نکنه
:))
اولا اینکه سلام زندگی تو هنوزم مجبوری منو تو خودت نگهداری دنیارو میگما
:))
و اما خوابم :))
میدونی همیشه یه چیز منو از مرگ ترسونده و اون اینه که بعد مرگ خدا دوستم نداشته باشه و تنهام بزاره و نمازهامو قبول نکنه دیشب منو ناجی اول رفتیم دیدن عشقم اونو برداشتیم با هم یه دوری تو صحرای کربلا زدیمو حسین حسین کردیم بعد ازش خداحافظی کردم و اون گفت هیچوقت فراموشم نمیکنه و نگاه مهربون بارونیشو بوسیدمو گفتم همین از تمام دنیای عاشقانه ها برام کافیه ازت ممنونم و راه افتادیم با ناجی به سمت یه خونه ای که وقتی رسیدیم تازه فهمیدم اونجا خونه ننه ماتان و بابا قربانه از ذوقم در زدم ننه درو باز کرد بابابزرگ قربان هم نشسته بود...
  • ۹۴/۰۹/۰۵
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی