شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

باباجون زنگیده میگه دارم میام بهتون سر بزنم زورکی هم شده ببرمتون خونمون اما من دلم نمیخواد هیجا بمونم وضعیت جسمیم خوب نیست اصلا دلم نمیخواد هیچکی بدونه حتی اقا پسر هم زیاد نمیدونه سعی میکنم ازش مخفی کنم خلاصه به پسرم میگم بدو اینکارو بکن اونکارو بکن جمعو جور کن خونه رو بابابزرگ داره میاد میگه خوب دیگه چیکار کنم گفتم همین
بعد میگه دستاتو بزار زمین
)):
من دیگه بقولی حرفی ندارم
:))
البته ازش چه انتظاری دارم پسر منه دیگه همش داره وزن میده به حرفاش شایدم یه روزی عاشق شد و شاعر خوبی شد بهتر از من
:))
البته امیدوارم شاعر نشه عمرش تباه میشه یا شایدم بهتره اصلا عاشق نشه چه میدونم والا
:)))
اینم بگما به نظرم عشق و شعر سرشت ماهوی به ادم میدنو وصل به اون بالاها
  • ۹۴/۰۹/۲۰
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی