اسمان تهران بعد از مدتها رنگ ابی به خودش دید از دیدن لکه ابرهای سیاهو سفید در زمینه ابی اسمان شعف زده شدم و خداروشکر کردم یه کم حس بهتری پیدا کردم از دیشب تاحالا نتونستم بخوابم مدام با خودم گفتم شاید صبح که از خواب بیدار شدی او امده باشد و سلامت کرده باشد اما افسوس او دیگر هرگز بازنمیگردد نه این خانه را میداند و نه تلگرامم را پاسخ میدهد میدانی این یعنی چه؟! یعنی دیگر برایش مثل وزوز مگس عادی شده ای یعنی برایش ازارو اذیت بوده ای یعنی این دوستی برایش اهمیتی ندارد خواهی باش خواهی نباش به همین راحتی, اما انهمه رنجها که به پایت کشیده ام انهمه اشکها که سیلاب خروشانی بوده و میروند که دریایی شوند انهمه محبتها که به پایت دانه دانه کاشته ام تکلیف انها چه میشود
- ۹۴/۱۰/۱۱