زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی
روزها از شبها برای دل عاشق من سختتر میگذرد دیگر نمیتوانی یعنی اجازه نداری که برای دل بیقرارت اشک بریزی مدام ارام ارام درون خودت میشکنی هی میشکنی و میشکنی