شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

سر کار بازم موضوعات پردردسر و دعوای دوتا همکار خانم و خاله زنک بازیهاشون کلافم کرد و بعنوان نیروی ستادی حوزه ریاست مجبور شدم به بحثشون ورود کنم و هردوشونو بنشونم سرجاشون یکیشون در سمت معاون و دیگری رییس گروه بود هردوشون خفه شدن نشستن سرجاشون و ارامش به معاونت برگشت اما عوضش خسته کوفته و داغون برگشتم خونه داشتم خودمو به زور میکشوندم تا طبقه چهارم که تا رسیدم به طبقه سوم دیگه حالم دگرگون شد ناخوداگاه زدم زیر گریه و با حالی برافروخته به خونه پا گذاشتم برافروخته از عشقی که هنوزم درونم زبانه میکشه و زیر لب غر میزدم که کم کنید صدای اون موسیقی اذری رو کم کنید دیوانه ای در حال عبور است به خاطر خدا کم کنیدش
هی روزگار لعنتی چه کردی با من
هی داد بیداد
  • ۹۴/۱۱/۰۶
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی