بعد از نوشتن پست مطلب قبلی رفتم تلگرام و دیدم هم اسمت برام چندین مطلب فرستاده وقتی باز کردمو خوندمشون یک لحظه قلبم تیر کشید مغزم سرد شد و متوجه شدم از شدت فشار عصبی خون دماغ شدم مطالبش چندتا غزل بود غزلهایی که من برای تو در وبلاگ قبلیم گذاشته بودم
تو این فاصله کلی اه کشیدمو حسرت خوردم کاش اون تو بودی کاش اینهارو تو برام نوشته بودی اما واقعیت اینه که اون فقط هم اسمو فامیله تو هستش فقط همین
تا کی باید خودمو گول بزنم و با اون به قعر چاه ذلت فرو برم همین داغ تو برام بس نبوده هنوز که جوابشو ندادم اما اصرار کنه احتمالا باهاش وارد رابطه محدودی بشم نمیدونم حال عجیبی دارم بدون اون جای خالیت بیشتر داغ میشه روی دلم ولی میدونم اخر رابطه من با این مرد دردسر داره
تو این فاصله کلی اه کشیدمو حسرت خوردم کاش اون تو بودی کاش اینهارو تو برام نوشته بودی اما واقعیت اینه که اون فقط هم اسمو فامیله تو هستش فقط همین
تا کی باید خودمو گول بزنم و با اون به قعر چاه ذلت فرو برم همین داغ تو برام بس نبوده هنوز که جوابشو ندادم اما اصرار کنه احتمالا باهاش وارد رابطه محدودی بشم نمیدونم حال عجیبی دارم بدون اون جای خالیت بیشتر داغ میشه روی دلم ولی میدونم اخر رابطه من با این مرد دردسر داره
- ۹۴/۱۱/۱۶