من حتی فکر میکنم مردن از کلیه درد کمی بهتر است
:))
از حرفم خنده ام گرفت مردنو کلیه درد, چه قیاس ابلهانه ای
:))
خوابم نمیبرد به شدت هم درد کلیه امانم را بریده هم دلتنگیهایم برای تو عزیزم که مدام اشک به چشمهای من میاره و سرازیر میشه همیشه دوستت داشتم حتی اونموقعی که ازت ناراحت بودم من دلم برای دیدنت برای حرف زدن باهات تنگ شده من دلم برای دستای مهربونت تنگ شده من دلم برای زیارتهای دونفرمون در بین الحرمین تنگ شده من دلم برای روزه هامون که با یاد هم افطار میکردیم تنگ شده من دلم برای همه ی ثانیه ثانیه هایی که با عطر و یاد حضورت زندگی کردم تنگ شده چی شد که اجازه دادیم اینقدر دنیا فاصله بندازه بین ما
میدانی اشک امان ندهد یعنی چه...
:))
از حرفم خنده ام گرفت مردنو کلیه درد, چه قیاس ابلهانه ای
:))
خوابم نمیبرد به شدت هم درد کلیه امانم را بریده هم دلتنگیهایم برای تو عزیزم که مدام اشک به چشمهای من میاره و سرازیر میشه همیشه دوستت داشتم حتی اونموقعی که ازت ناراحت بودم من دلم برای دیدنت برای حرف زدن باهات تنگ شده من دلم برای دستای مهربونت تنگ شده من دلم برای زیارتهای دونفرمون در بین الحرمین تنگ شده من دلم برای روزه هامون که با یاد هم افطار میکردیم تنگ شده من دلم برای همه ی ثانیه ثانیه هایی که با عطر و یاد حضورت زندگی کردم تنگ شده چی شد که اجازه دادیم اینقدر دنیا فاصله بندازه بین ما
میدانی اشک امان ندهد یعنی چه...
- ۹۵/۰۱/۰۶