احساس میکنم برای چندمین بار از دست دادمت
قلبم درد میکنه و به شدت تب دارم وجودم دوباره داره در یک احساس عجیب میسوزه
وقتی ظهر میخواستم ناهار بخورم رفتم تلگرامت نگاهت کنم و با پسر گلم حرف بزنم اما نبود هیچی نبود تمام لقمه هامو قاشق به قاشق با قطرات اشکم قورت دادم و تا همین الان سانسی بغضم ترکیده و تمام وجودم سوخته در یک عشق نابسامان میسوزم بی انکه کسی بداند و بتواند همدردم بشود بتواند اندکی از دردم را به دوش بکشد
مدام سوختنو مدام سوختن
قلبم درد میکنه و به شدت تب دارم وجودم دوباره داره در یک احساس عجیب میسوزه
وقتی ظهر میخواستم ناهار بخورم رفتم تلگرامت نگاهت کنم و با پسر گلم حرف بزنم اما نبود هیچی نبود تمام لقمه هامو قاشق به قاشق با قطرات اشکم قورت دادم و تا همین الان سانسی بغضم ترکیده و تمام وجودم سوخته در یک عشق نابسامان میسوزم بی انکه کسی بداند و بتواند همدردم بشود بتواند اندکی از دردم را به دوش بکشد
مدام سوختنو مدام سوختن
- ۹۵/۰۲/۰۹