شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

جلسه پنجم

روی صندلی نشستم و خیره شدم به میز منشی، اما هیچی نمی‌دیدم تمام ذهنم پیش توست، آیا واقعا اینقدر بی تفاوتی نسبت بهم، یا هول شدی نفهمیدی چی بگی، حس غریبی دارم، میدانی اگر اینقدر بی تفاوتی چطور تا گفتم سلام از عکس پروفایلی که تازه عوض شده بود فهمیدی منم، اگر اینقدر کار داشتی چطور در همان ثانیه کامنتم سین خورد میدانی چه فکر میکنم، دروغگوی خوبی هم نیستی

منشی شروع کرد با من صحبت کردن میپرسد جلسه چندم است، میگویم پنجم، می‌گوید نیم ساعت دیگر وقتتون میشه، به چهره ماه آقا پسر نگاه میکنم، اینروزها غصه این ماه نازنینم مرا پیر کرده است

مادر قربانت بشود ان شاءالله


خیلی وقت بود اینقدر گریه نکرده بودم خیلی وقت بود بغضهایم گلوله شده بود امروز چه عقده گشایی کرد دل تنهای من

خوب است نمیدانی، خوب است نمی خوانی، خوب است...

  • ۹۷/۰۸/۱۰
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی