❤️🌹
- ۰۱/۰۴/۲۹
❤️🌹
با احترام و عرض ادب
شین عشقم در میان عین و قاف
گرچه در عین تو شینم همچو خاف
حضرت من ( شوق این دم )
شین = ش
عین و قاف = ع - ق
عین دوم = چشم - دیده
شینم = زشتم ( دهخدا : شین = عیب - زشت )
( هر چه ما دادیم ، دیدیم این زمان
کاین جهان عین است و شین است آن جهان ) مولانا
خاف = مرد ترسو
.
.
سپاسگزارم بانو - ارادتمندم .
با احترام
تفأل بر اشعار حافظ و پاسخ خواجه را ، اگر چه نتوان یک حقیقت پنداشت ، اما می توان آن را یک باور عمومی نامید که می تواند در یک مقطع خاص ، حال دلی را خوب و نشاطی هر چند مختصر بر آن بیفزاید ، حتی اگر نتیجۀ آن خلاف میل آدمی باشد .
با توجه به جملۀ نیم بندی که مرقوم فرمودید ، ( از جانب شما ) دست به دامان همان باور عمومی شدم و چنین بر آمد :
نی قصۀ آن شمع چگل بتوان گفت
نی حال دل سوخته دل بتوان گفت
غم در دل تنگ من از آن است ، که نیست
یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
بر خلاف معمول و رایج همگان ، نه از میان غزلیات ، که از رباعیات خواجه استنتاج شد .
با آرزوی توفیق و سلامتی .