شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰
کارات شبیه اونه قایم شدنات ریز ریز نگاه کردنات و منتظر موندنو صبوریات دلم میخواد باور کنم که تو خود عزیز من هستی
ولی نمیتونم چطور ممکنه
چطور ممکنه پیدام کرده باشی
نه نمیشه ممکن نیست

لطفا مزاحمم نشین
لطفا خلوت منو نشکنید
من از هیچ احدی توقع بودنو خوندن اینجارو ندارم توقع کامنت نوشتن ندارم اینجا باغ بهاران عشق منه باغی که باهاش توش قدم میزنم و از هر دری با گل نازم حرف میزنم اگر هم میخواین اینجا باشید لطفا حرمتشو نگهدارید و بازیم ندید اگر عزیز من نیستید ازارم ندید توقف نکنید زود بخونید و بروید ازتون ممنونم خیر پیش
در پناه حق باشین انشااله
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

تو کی هستی؟
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

بعد از تو دنیا لبخند نزد
خوشبختی کوچ کرد و
شکوفه ای به روی صبح چشمک نزد
بعد از تو همه چیز تلخ شد تلخ
همونطور که همه ی دنیا دست به دست هم دادن تورو بهم بخشیدن همه دست به دست هم دادن تورو از من گرفتن
فقط اردبیل حال خوبی داشتم اگه بتونم یه بار دیگه میرم اونجا
شهر عشق شهر من شهر تو شهر مردهای مرد
دلم گرفته موندم منو تنهایی و نگاه این دیوارها با رختخوابی که بازم یه گوشه پهنه و من که به خودم میپیچمو مدام میگم الهی شکر
فکر نکنی خدارو فراموش کردما نه فقط دلم خوشه هر اتفاقی بیفته فقط اونه که کنارمه
دلم برات تنگه شده ولی از نبودنت شکایت نمیکنم شاید اینطوری برات بهتره فقط اشک گرمو نوشتن

من ان قطره بودم که در اغوش مهر تو دریا شدم
مزن تیشه بر ریشه و پیکرم..
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

باورم نمیشه قناری برگشته
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

جوابش توی دستام مچاله میشد و من فقط به این فکر میکردم که دیگه قصد هیچ مبارزه ای رو ندارم شاید اگه مثل گذشته تو کنارم بودی اینطور تصمیم نمیگرفتم از طرفی هم راضی هستم که اینجا نیستی بزار راحت زندگی کنی بزار دیگه شریک من تو تمام لحظه هام نباشی همینطوری خوبه هفته ای یه بار میای ببینی هنوز نفس میکشم
یه روزم نباشم فکر نمیکنی چرا نیستم چون تو صبوری زیادی صبوری همینطور سالها و سالها منتظر میشینی و یه روز دیگه بهت ثابت میشه ترکت کردم و برای همیشه فقط برات یه خاطره میشم تلخی و شیرینیشو نمیدونم ولی اینو میدونم دنیا هیچوقت زنی رو که عاشق رفت فراموش نمیکنه
شبت خوش رویای من مرد مهربونم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

ولیکن چون تو در عالم نباشد
نباشد

الهی که همیشه همینطور خوشبخت باشی
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

یک ساعتی میشه دارم با عکست درددل میکنم ولی سبک نمیشم چرا دنیا با من اینطور تا کرد مگه تو چقدر از سرم زیادی بودی نمیشد داشته باشمت همونقدر کم هم داشته باشمت
اونقدر عاشقشی که منو یادت بره! میشه؟!
قلبم...
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

برای انکه قصد رفتن دارد بستن راه بی فایده است
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

یه وقتایی ادم دلش میخواد تو تاریکی اول صبح اونموقع که هوا هنوز روشنه روشن نشده از خونه بزنه بیرون تا زمان بیشتر برای قدم زدن و دانه دانه فکرهایش را منظم کردن داشته باشد هر چند که دلش پر از غصه باشد هر چند که درد وجودش را گرفته باشد و هر چند رویاهایش دست از سرش برنداشته باشند
چه بوی کتلتی میاید اره یه پنجره بازه سرمو چرخوندم و از پنجره باز یک صحنه اشپزخانه دیدم چه خانمی اول صبحی کتلت میپزد من هم از این خانمیها زیاد کرده ام اما هیچکی نبود بگوید دورت بگردم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

یه روز امیدمی یه روز مایه ناامیدیم

روزهای سخت روزهای تلخ
روزهای تنهای تنها پر ز اخم
روزهای تو روزهای من
روزهای شادی که داشتیم با هم

افسوس زود گذشت خیلی زود
من ترکهای شکسته شدن جام عشقمان را در هلهله ی زنان شنیده ام
زندگی ات اباد
روز خوش
۸ شهریور - ارسال نشده بود
  • شکوفه