امروز من

من از که گویم غیر تو هر جا که میبینم تویی

امروز من

یه بلاگی هست که معمولا وقت میکردم سری بهش میزدم از شخصیتش خوشم میومد مرد خوبیه حاج اقا رو میگم که تو لینک اینجام هست مدتی بود نمینوشتن تا اینکه از نظرات پستهای تاریخ گذشتشون فهمیدم ازدواج کردن کلی برای خوشبختیشون دعا کردم
بله دیگه هر کی تا تنهاست اینجاست همینکه عشقشو پیدا میکنه سریع سکوت میکنه و میره عشقولانه هاشو با یارش میگه یه طورایی بهمراه خوشحالی برای ایشون برای خودم دلم گرفت تنها نیستمو هستم
چه بلاتکلیفیه عظیمی دنیا برای من داشته فکر نکنم هیچکی اندازه من زیر چرخای زندگی له شده باشه
مرد رویاهای من روزگارت خوش مراقب خودت باش
همین

امروز من

چی شده عزیزم چرا اینقدر عجیب داری مدام یادم میکنی
کاملا احساست میکنم
خیره ایشالا

دیشب من بودمو کعبه و خدا و راز و نیاز
ناجی احرام بست و من در کنار خانم فاطمه زهرا س و گاهی مهربانانه چشم در چشم ایشان بودمو یک نیم نگاهی هم به ناجی داشتمو تماشایش میکردم ندایی گفت اینحرفها را نزن هر چه بر سرتان اوردند مرا فراموش نکنید که پاداش نیکویی برای رستگاران است و حجاج قربانی شده در منا را نشانم دادند که چگونه از مقربان درگاهش قرار گرفته اند و با لباس احرام محشور بودند تا فرشتگان انها را بشناسند و در خور لیاقتشان به انها احترام کنند

امروز غروب چندین حادثه تلخ از سرم گذشت که هر یک اگر کاملا بوقوع پیوسته بود من قطعا الان اینجا نبودم
خدایا ازت ممنونم بخاطر همه چیز

امروز من

تا حالا فوت هیچکی اینطور منو منقلب نکرده بود خیلی مظلومانه رفت اخ همچین جیگرم میسوزه وقتی یاد منا میفتم وقتی یاد این وحشیهای وهابی میفتم بیشتر این ناراحتم میکنه که پیش اگهی اتفاقو دریافت کردم ولی نتونستم کاری بکنم زجری که من میکشم از دونستن این چیزا خیلی عظیمه اونقدر که گاهی درونمو مثل یه کوره اتیش میکنه
امروز حس کردم اصلا دارم نژاد پرست میشم دارم یه حس تنفری رو از نژاد عرب درون خودم حس میکنم
تازه داره برام ملموستر میشه رنجهای پیامبر اکرم ص و فریادهای حضرت امیر و غصه و رنجهای ال رسول ص
تازه دارم میفمم چرا باید اسلام در حجاز ظهور کنه در قوم عرب
اما دست خودم نیستا دارم از عربها متنفر میشم از این قوم بی فرهنگ متحجر دور از انسانیت

حس دو گانه ای دارم

امروز من

مرد خوبی بود عدالت بین کارمنداشو خیلی رعایت میکرد عبادتش ترک نمیشد باهوش تحصیلکرده خانواده دوست بود بچه هاش براش امانت خدا بودن به تربیتشون خیلی اهمیت میداد هوای همسرشو داشت خیلی مراقبش بود تو کارای خونه کمک میکرد تمام خرید منزلو انجام میداد مرد بخشنده ای بود کارت حقوقش دست همسرش بود و خودش به شوخی برامون گزارش پیامکای خرید خانواده رو میداد یادش بخیر سفر کاری رفته بود بندر عباس خیلی خوشحال بود تازه پست کاریه جدیدشو گرفته بود به بهداشت روحی خیلی اهمیت میداد هیچوقت کینه از کسی به دل نمیگرفت راحت میبخشید و میگذشت اما در کار و خدمت به مردم دقیق بود وجدان کاریش بالا بود هیچوقت از اموال اداره استفاده شخصی نمیکرد و دوستو همکار خوبم بود

جسدشون پیدا شده
))):

امروز من

سلام اقا صبح شما بخیر
:)))

امروز من

اوخ اوخ اقا پسر هم مثل من بدجور افتاده و سرماخورده اونقد دورش چرخیدمو بهش رسیدم دیگه نایی برام نمونده خوب کی به برسه والا به خدا ادم هر چی بشه مامان نشه
نه خدایا غلط کردم من بزرگترین هدیه های زندگیمو از تو گرفتم اقا پسر و عشق نازمو دیگر عزیزانمو
مرسی خداجونم :))
فقط یه کم حواستو بیشتر به من بده
همین
:)))))

امروز من

چقدر شگفت انگیزه من زبان سکوت تو را هم خوب میفهمم وقتی تا من میرم تو هم میری و توقفی در انجا نداری یعنی با کسی در ان فضا در ارتباط نیستی فقط بخاطر من میای
درست گفتم؟!!
:))
اما چرا وقتی اولینبار باهات حرف زدم با یه غریبه اینقده راحت حرف زدی هان؟!!! تو که مطمین نبودی اون منم )):
البته خوب اسمم شبیه بود خیلی شبیه بود یعنی تو از اولش فهمیدی منم این پسر بلا :)))
بعد اونوخت تو که خوب بلدی راحت با من حرف بزنیو حدودو رعایت کنیم چرا سکوت میکنی هوم ؟!!
))):
کی دقیقا قراره باهام دیگه راحت حرف بزنی؟!
زودباش بگو شیطون بلا
:)))))

راستیا ملت انگار خودشونو مسخره کردن این چه وضع عزاداریه بشینن خونشون که بهتره والا
لاقل زمانی پیش میاد یه ثانیه خوب تعقل کنن
واقعنها

امروز من

شیرینترین رویای من زیباترین دلدار تو

امروز من

الهی فدات بشم
مراقب خودت باش عشق نازم
خدانگهدارت باشه الهی

ببخشم زود از نظرت دور میشم نمیخوام یه وقت حضورم مزاحم روابطت باشه
:))
فقط خدا میدونه چقد برام عزیزی