شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

...

این طلب در تو گروگان خداست  

زانکه هر طالب به مطلوبی سزاست  

  • شکوفه
  • ۱
  • ۰

کاش بیایی دیگر

آقا جان کاش بیایید دیگر

بیشتر از این چقدر باید دعا کنیم چقدر صبوری کنیم اینهمه ظلم را مگر خدا نمی‌بیند


بهار دلها بیا

مولای خوبان بیا

مهدی موعود بیا

سرور و سالار بیا

آقای خوبیها بیا

..‌.

چقدر آه بکشیم که محروم از دیدن روی ماهتون هستیم 


چقدر پریشانم مدام میخواهم به تو تبریک بگویم مدام دلم میخواهد بگویم چشممان روشن باز هم نیمه شعبان آمد باز هم بهار دلها امد، باز هم میگذرد و ما هم میگذریم اما او از کوچه ما نمی گذرد

لاقل تو بیا که برایم سنبل عشق خدا و اهل بیتی

دل من چقدر آه بکشد

که از دستت داد

آه ...

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

سومین جلسه پرونده

امروز غروب سومین جلسه پرونده ام برگزار شد هر چه پیشتر می رود بیشتر میفهمم چقدر انسان توان پست شدن دارد، از مواردی برای متوقف کردنم استفاده می کنند که یک کارمند می تواند به واسطه اش مورد تشویق و قدردانی قرار گیرد درکش برایم زیاد سخت نبوده است که انسانهایی اینچنین پست باشند که بتوانند همه چیز را با مدرک و سندسازی وارونه جلوه بدهند قبلا هم در سازمان شهرداری همچین مشکلاتی داشته ام اصلا به همین خاطر از آن کار فاصله گرفتم اما متاسفانه همه جا کسی که زیادی درستکار باشد زیادی هم تخریبش میکنند این چیز غریبی نیست

از احوالات روحی ام برایت بگویم که چقدر داغونم و دیدار هر لحظه از حضورت چقدر برایم آرامش آفرین است، ممنونم که هنوز در کنارمی حتی اگر ندانی که نفسهایم به نفس هایت گره خورده است

نمیدانم تا کجا تا به کی میتوانم لحظه لحظه نفس کشیدنت، بودنت و نگاه هر لحظه ات را داشته باشم نمیدانم کی قرار است این مسیر کوچک ارتباطی هم قطع شود یاد روزی افتادم که وبلاگم از دست رفت و چقدر بینمان فاصله انداخت، فاصله ای که برخلاف میل تو هم نبود و برایت مفید هم بود در این بین من سوختمو روزی صدسال پیرتر شدم الان دیگر احساس درختان کهنسال را وقتی نام تبر را میشنوند درک میکنم که چطور سریال زندگی پر خطر و پر حادثه شان از مقابل چشمانشان میگذرد

چقدر حرف دارم با تو

امروز بارها برایت نوشتمو دیلیت کردم بارها به آدرس وبلاگ قدیمت رفت و آمد کردم نمیدانم چرا بعد از اینهمه سال از مسکوت ماندنش هنوز هم احساس میکنم تو آنجا هستی و هنوز هم آن را زنده می دانم حتی اگر آخرین مطلبش برای سالهایی باشد که هنوز خیلی بیشتر از حالا داشتمت

چقدر زود میگذرد

چقدر زود میشود تمامت کنند و تمام بشوی

مراقب خودت باش

زنیکه که همیشه عاشقت ماند و رفت تا تو لحظات ناب زندگی را تجربه کنی

بدان که همیشه دوستت دارم همسفرم و مرد مهربان رویاهایم

هنوز هم دلنوشته آخرت جگرم را خون میکند

که انطور در مقابل نگاه من از عشقت به او نوشتی

هنوز هم نمیتوانم در این یک موضوع درکت کنم

خدانگهدار

شاید همین روزها مجبور شویم این کلمه را ثانیه به ثانیه با خودمان صرف کنم

خدانگهدارم

خدانگهدارت

...

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

سحر خیز بودی

سلام دنیا، سلام زندگی

صبح زیبای بهاریمون بخیر 

چندوقتیست صبح ها سحرخیزی ات را نمی‌بینم

ساعت پنج به بعد بیدار بودی

چه شده که اینطور نماز صبحهایت قضا می شود

تذکر لازم شده ای ها

عزیزمی، دورت بگردم، نماز صبحت نشود قضا، زود پا شو

بگذار روزت با برکت نام خدای رحمان شروع شود

تو نان آور خانواده ای، نماز صبحت از لقمه حرام دورت میکند تا این حد مهم است خودت که می دانی


امروز، منو آقای رییس قرار است کولاک کنیم، جلسه خفنی داریم که میخواهیم خفت یک وزارتخانه گردن کلفت را شدیدا بچسبیم

آنها فکر میکنند به راحتی میشود هزار تهمت و پاپوش بسازند بعد فلنگ را ببندند

این تو بمیری دیگری وجود خارجی ندارد با یاری خداوند ریشه فسادش را میکنیم

انشالله موفق می‌شویم یا خودمان را می اندازند قاطی باقالی ها

لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم


یادت نرود

نماز صبح😊💕🌹

  • شکوفه
  • ۱
  • ۰

چقدر زود میگذره

انگار همین دیروز بود که وسط حرفات گفتی فلانی می‌دونه دنبال یه دختر خوب میگردم هی میام دوروبرم

کاش دنیا می‌تونست به عقب برگرده من اون دختر خوب باشم

قطعا یک روز هم زندگی کردن با تو برای من بهشت میبود 

افسوس دیر پیدایت کردم

امروز مدام نگاهت کردم یک دل سیر

اما هنوز دلتنگت هستم

دیگر نمیدانم چگونه میشود آرام بود چگونه می توان این بغضها را بلعید و جایش لبخندی از صمیم قلب زد

مراقب خودت باش

گاهی هم به یادم باش اگر هنوز دوستم داری

  • شکوفه
  • ۱
  • ۰

امروز هم...

عجیب امروز هم من و آسمان ابری، دلتنگیهایمان را با هم ضرب و تقسیم میکنیم


تحملم تمام شده

صبرم لبریز شده

همینروزهاست که دیگر....

هر چه سعی میکنم غر نزنم نمیشود


یک سوال

تو بگو چگونه خود را آرام میکنی

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

کاش لایقش باشم

دیدن رویاهای زیبا خود نعمتیست بزرگ، هر چند که چنان لایقش نباشی

السلام علیک یا قمر بنی هاشم ع

سایه شما هنوز بر سر خانه و کاشانه ام است

ممنونم که حواستون بهم هست

💕💕💕

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

هیچوقت نخواستم مزاحم زندگیت باشم اما اصلا هنوز منو یادت هست؟!

اصلا انگار نه انگار در سال جدید هیچ حضورمو ندیدی، عیدم که بهم تبریک نگفتی، هیچی به هیچی

من خود، تنها یار این مسیر شورانگیزم همسفرم

حواست هست؟!

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

برای اینکه حواسم را پرت کنم شاید این درد قلبم بیفتد خودم را نشاندم پای فیلم سینمایی

چه فیلمی بود عاشقانه دوبار پشت سر هم دیدمش، انگار یه عالمه دخترک درونش شبیه من بود

فیلم ملکه صحرا که خانم نیکول کیدمن بازی کردنو حتما ببینید

دلم میخواست صفحه تلویزیون باز شود و با او همراه شوم و تمام عمر در صحراها و دشتها دنبال لحظه های ناب آسایش باشم

چقدر عجیب دردهای عاشقانه اش را تسکین میداد

دوست داشتم 

این فیلم را خیلی خیلی دوست داشتم

گوشه هایی از آن خیلی شبیه زندگی پرپیچم بود

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

میدانی گاهی با خودم به نتایج هولناکی میرسم اصلا دیگر از خدا نمی ترسند

این خیلی ترسناک است

انسانیت را از یاد برده اند

کاش لاقل ارزشهای عرفی که مانند ارزشهای جهانی در تمام دنیاست از یادمون نره


این روزها درگیر حل و فصل پاپوشی هستم که برایم تا خرخره ساخته اند، تمام مشکلات جسمی ام برگشته

اگر زنده ماندم غصه نبودنت را می خورم و وقتی بودی دنیا دنیا از دیدن حضورت ذوق می کنم بهت قول میدم


عادت کن اگر تلگرام قطع شود دیگر تا اخر عمر از او بی خبر خواهی بود

فکر میکنی اگر مشکلات جسمی و کاری رهایم کنند درد نبودنت آرامم می گذارد؟!

  • شکوفه