اومده میگه حالت خوبه مامان, میگم الهی شکر بد نیستم تو چطوری؟ میگه خوبم ولی این جای واکسنم درد میکنه
خندم گرفت گفتم مثلا کجاش درد میکنه یه سوراخ کوچولو هستشا نکنه شمالغربی جاش درد میکنه یا جنوبغربیش
:))
اونقدر کولی بازی دراورده صدامو دراورد بهش گفتم خداییش خدا رحم کرده شما مردها نمیزایید و گر نه نسل بشر منقرض میشد
غش کرد از خنده
:)))
خوشحالم شاده و سعی میکنم همیشه در کنار دردهای خودم اون بخنده غصه نخوره,
شب که میشه بیشتر احساس تنهایی میکنم بیشتر دلم میخواد یکی که دوسش دارم دوستم داشته باشه یه کم حواسشو بده به من, اصلا شبها مریضیا بیشتر غالب میشن
خدایا شکرت بخاطر همه چیز
شکر