موقع خلال اون حلقه اول داشتم به این فکر میکردم که اگه اون حلقه این شکلی نبود من میتونستم ببینمش؟! نه
و بعد یادم افتاد ادما هم همینطورن گاهی بعضیا از قیافه هاشون و یا هیکلشون و هر نقصی که خودشون نقص میبینن و من بهش میگم تفاوت, احساس شکست احساس یاس و احساس از دست رفتن میکنن و اینجا بود که با خودم گفتم کاش اونها اینطور فکر نکنن اینطور احساس نکنن چون همون ویژگی میتونه براشون یه فرصت باشه کاش همیشه به هر چی که هستن افتخار کنن و ازش استفاده کنن برای موفقیتهاشون و باور دارم که میشه و میتونه باعث موفقیتهاشون بشه
:))
و این بود قصه حلقه ی سیب زمینی اول که الان سرخ شده قبل اینکه سیاهتر بشه
:)))