خیلی بده وقتی بخوای از روزت بنویسی همش بنویسی دارم میمیرم از درد
)):
قبلنا زیاد از روزانه ها مینوشتم اونموقع اقای نفس کنارم بود همراهم بود از وجودش کنار خودم اگه میگفتم حالم بده واقعا انرژی میگرفتم تاثیر داشت روی زود خوب شدنم اما حالا دیگه نیست
تازه یه طورایی هم بهم فهموند دوست نداره در تلگرام حضورمو حضورشو ببینم شایدم میخواسته بگه باهاش حرف نزنم بعد تو اون سایت درخواست دوستی میده میدونی گیج شدم والا لال بازی هم حدی داره ایشون دیگه شورشو دراورده فکر میکنه با یه بشکه پتانسیل گناه طرفه من که نمیتونم درک کنمش بزار تو زندگیش خوش باشه منم هستم با دردام همین کنارا, ایشالا که همیشه همینطور مستحکم در برابر شیاطین بایسته چی بگم والا همش دوری میکنه از من
)):