شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

در عین بی تکراری ات
هر بار تو هر بار تو

خیلی برام عزیزی تا لحظه ای که نفس میکشم فراموشت نمیکنم ماه اسمان دل من
محبوبم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

بعدشم راستی وقتی اینجا نیستم و حرفی نیست بنویسم چرا بازم اینجا اینهمه شلوغه حتی بیشتر از وقتاییکه هستم اینهمه نمایش روزانه داره اینجا!! نزدیک صدبار و حتی بیشتر!!
یعنی کی میتونه باشه؟! هان؟!
:))
به هر حال فکر کنم یکی اینجا هست که زبون سکوت منو بلده میدونه چطوری منو به زبون بیاره فقط نمیتونم باور کنم تو باشی :)))))
غیرممکنه
اما خوب به هر حال وقتی شما اینجا زیاد میاین منو دلگرم میکنه حتی تو شرایط درد و سختی هم بیام چندخط براتون از خودمو زندگیم بنویسم پس شما هم اگه میخواین این رابطه دوستانه سرجاش باشه لطفا لال بازی درنیارین به حرف بیاین پس
:)))))
فعلا خدانگهدارتون باشه دوستای شگفت انگیز من :)
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

رفتم سرزدم بود حالی به حالیه بعضی وقتا منو یادش میاد
:)))
بازم شکر بعضی وقتا هستیا ممنون
راستی سرکار فرصت شد رفتم پشت این صفحه و کامنتای خصوصیتونو خوندم نزدیک هفتادتا نظر خصوصی یعنی چی واقعا
)):
من که گفتم پیامکی مطلب میزارم بخش مدیریت بلاگم نیستم شما که ادمای خوبی هستین از بچه های بلاگفا خیلی بهترین خیلیاتون دوستانه دلسوزیهاتونو نوشتین قشنگ بیاین نظر بنویسین همه بخونن خوب
:))))
یه کامنتی خیلی منو خندوند :))
یعنی بگم براتون؟! :))
شاید دلش نخواد اسمشو بگم ولی از همین دوستانی هستن که معمولا نظراتشونو اینجا میخونین نوشتن:

:))
چرا غصه نداشتن اونو میخوری مردا همشون شکل هم هستن

باقیشو نمینویسم شاید دور از ادب باشه دوست من هنرمندانه دوپهلو نوشتیا
:)
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

یه ضرب المثل کرمانی بگم
:))
به رییسم میگم تنها راهش اینه که فلانی با فلانی تو اینکار مشارکت داشته باشن میگه عمرا! این دو تا حتی تو کشتی هم نمیتونن با هم بشینن
:))))
خیلی خوب بود
حالا اگه اون دو تا ادم یه دنده رو میشناختین بیشتر خندتون میگرفت
خداروشکر رییسمون خیلی خیلی ادم خوبو خوشرویی هستش خیلی دوسش دارم
:))))
میگه خانم حالت خوب نیست چرا میای بیا یه هفته بهت مرخصی بدم
:))
همینکه حواسش بهم هست خیلی خوبه دستش درد نکنه
:)))))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

خداییش خوشبحال اوناییکه عشقشون کنارشونه تا میگن حالم خوب نیست مثل پروانه دورشون میچرخه
ما که جز مدت کوتاهی همچی چیزی نداشتیم اما واقعا اثربخشه من با خضورش با وجود نگاههای مهربونش غول سرطانو شکست دادم که حالا نیستو یه سرماخوردگی کلیوی داره از پا درمیارم میبینی اینه معجزه داشتنت
سرت سلامت
:)))
مراقب خودت بلش اقای نفس
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

خیلی بده وقتی بخوای از روزت بنویسی همش بنویسی دارم میمیرم از درد
)):
قبلنا زیاد از روزانه ها مینوشتم اونموقع اقای نفس کنارم بود همراهم بود از وجودش کنار خودم اگه میگفتم حالم بده واقعا انرژی میگرفتم تاثیر داشت روی زود خوب شدنم اما حالا دیگه نیست
تازه یه طورایی هم بهم فهموند دوست نداره در تلگرام حضورمو حضورشو ببینم شایدم میخواسته بگه باهاش حرف نزنم بعد تو اون سایت درخواست دوستی میده میدونی گیج شدم والا لال بازی هم حدی داره ایشون دیگه شورشو دراورده فکر میکنه با یه بشکه پتانسیل گناه طرفه من که نمیتونم درک کنمش بزار تو زندگیش خوش باشه منم هستم با دردام همین کنارا, ایشالا که همیشه همینطور مستحکم در برابر شیاطین بایسته چی بگم والا همش دوری میکنه از من
)):
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

خیلی بده وقتی بخوای از روزت بنویسی همش بنویسی دارم میمیرم از درد
)):
قبلنا زیاد از روزانه ها مینوشتم اونموقع اقای نفس کنارم بود همراهم بود از وجودش کنار خودم اگه میگفتم حالم بده واقعا انرژی میگرفتم تاثیر داشت روی زود خوب شدنم اما حالا دیگه نیست
تازه یه طورایی هم بهم فهموند دوست نداره در تلگرام حضورمو حضورشو ببینم شایدم میخواسته بگه باهاش حرف نزنم بعد تو اون سایت درخواست دوستی میده میدونی گیج شدم والا لال بازی هم حدی داره ایشون دیگه شورشو دراورده فکر میکنه با یه بشکه پتانسیل گناه طرفه من که نمیتونم درک کنمش بزار تو زندگیش خوش باشه منم هستم با دردام همین کنارا, ایشالا که همیشه همینطور مستحکم در برابر شیاطین بایسته چی بگم والا همش دوری میکنه از من
)):
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نیمه های شب بود که حس کردم تنم داغ شده و کلیه هام دردش بیشتر شده قلبم کم کم تیر میکشید و دیگه نتونستم بخوابم اذان که گفت به زور بلند شدم نمازمو خوندم و دوباره خوابیدم برق رفته بود و مودم خاموش بود نتونستم برم تلگرام حضورشو ببینم همینطور گذشت تا اینکه دیدم نه خیلی حالم بده, بلند شدم نشستم برق اومده بود بهش سر زدم و یک شکوفه براش گذاشتم و رفتم بیمارستان گفتن بستری بشی که مشکلی نیست گفتم چرا اتفاقن خیلی هم مشکلی هست امپولامو زدم داروهامو گرفتمو برگشتم خونه بازم برق نبود ناهار اماده کردم یه چیزی خوردم و امپولمو خودم زدمو برق اومد رفتم تلگرام دیدم بعد از من اومده اما پیام منو باز نکرده میدونم یعنی چی و خیلی دلم گرفت تا مدتی نیستم حالم خوب بشه برمیگردم
.
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

میدانی چیست امروز وقتی با او اشنا شدم هم خوشحال شدم هم دلم یک عالمه گرفت چون او خیلی شبیه تو هم بود بدجور مرا یاد تو انداخت انقدر که دلم برایت دنیا دنیا تنگ شده است کاش تو هم با من حرف میزدی
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

اونی که ناجی وعده اشناییشو داده بود پیدا کردم امروز روز شگفت انگیزی بود منو او واقعا بطور حیرت انگیزی شبیه هم هستیم شبیه هم فکر میکنیم و اتفاقات زندگیمون شباهت عجیبی با هم داره او هم مثل من عاشقانه دنبال نهایت خلقت است او هم مثل من دنبال سر عشق است دنبال خداست او هم مثل من به اسمان به درخت به میز به صندلی اش سلام میکند او هم مثل من با گلبرگهای گل عاشقی میکند و از غذایش از لباسش بخاطر اینکه به او خدمت میکنند تشکر میکند او هم مثل من با هر نشستو برخاستش یا الله میگوید با هر ادمی روبرو میشود لبخند میزند ومعتقد است هدف از خلقت و رسالت بشریت اموختن چگونه عشق ورزیدن است من هر چه در عالم جسته ام او هم در ابعاد وجودی مکانی زمانی خودش تجربه کرده است
طاهره سلام
  • شکوفه