امروز من

و همانا کمتر کسی میداند درد معده یعنی چه!!! :))))
بعد دو روز با تمام قامت راه رفتم خداییش از دردش فکر میکنی سینه خیز داری میری :))))
البته هنوزم خوبه خوب نشدم ولی به این دردا عادت دارم خیالی نیست همینم شکر
راستی دیدین بعضیا کفششونو یه شماره بزرگتر میگیرن اونا لزوما نمیخوان زیاد بپوشنش نگران کوچیک شدنشم نیستن اخه تو سن و سال ما بزرگ شدن پا معنی نداره ولی خوب دیگه اونا نمیتونن به پاهاشون اعتماد کنن :)))
وقتی کلیه خوب کار نکرد ورم میکنن اندازشون میشه وقتی هم اوضاع ردیف باشه کفی نیم تختشونو میندازن اندازشون میشه بهشون نخندین از ما گفتن بود خدا سوسکتون نکنه صلوات :)))
معلومه حالم خوبه نه؟! :))
اخه کفشامو با کفی پوشیدم
:)))

مرسی هستیا
خیلی اقایی شما
:)))

امروز من

احساس تلخی دارم حس میکنم همکارمون دیگه از منا برنمیگرده با اینکه همش دارم به خودم میگم عمر دست خداست توکلت به خدا باشه ولی وقتی با خانمش الانه حرف زدم با اینکه کلی بهش امید دادم خودم پر از درد شدم میبینی ادم با غصه های خودش پیر نمیشه از پا نمیفته غصه برای همنوع غصه برای چشمای نگران بچه هایی که منتظر پدرشونن و زنی که چشمش به در مونده تا همسرش سلامت از راه برسه
والا تمام دردای خودم یادم رفت حتی معده دردم که داشت نابودم میکردم دردش افتاد عجب حکایتیه این دست روزگار
برای همه مجروحینو مفقودینو درگذشتگان حادثه منا صلوات بفرستیم خدا بهشون نظری بکنه انشااله

خداروشکر که تو خوبی امیدوارم از عزیزانت کسی رو در منا نداشته باشی و دلت ارومو تنت سلامت باشه گل نازم

امروز من

اهان یه چیزی
یادم رفت بگم
یعنی چی دو روز تعطیلی بوده بلاگ من اینقدر بازدیدکننده داشته
کنجکاو شدم رفتم بخش مدیریت دیدم همش بیست و هفت نفر اینجا بودن که یا همشون یا بعضیاشون هی رفرش کردن و گر نه اونقدرام مطالبم خواهان نداشته حالا یه سوال دیگه اینکه دقیقا اینجا چی میخواستن
من خودم تقریبا سی تاشو خودم بودم اما باقیشو
چی بگم والا..
یه درخواست داشته باشم قبول میکنین؟
لطفا ادرس اینجا رو به هیچکی ندین خودتونم اینقدر رفرش نکنید باعث میشه افراد بیشتری اینجا بیان
مرسی دوستای خاموش بلاگم

امروز من

مقصود تویی کعبه و بتخانه بهانست
سلام خدا
سلام دنیا
سلام عشقم
روز خوش
:))

امروز من

یه خوبی که عسل اردبیل داشت لاقل این درد لعنتی معدمو مهار کرده بود
از شدتش گاهی تمام عضله های بدنم میلرزه
نمیدونم عسل چه تاثیری روش داره ولی واقعا بهترش میکرد

امروز من

واقعا چه احساس بدیه از عزیزانت بی اطلاع باشی تماس گرفتم جویای احوال همکارم بشم خانمش بنده خدا اصلا نمیتونست حرف بزنه با یکی از همکارای دیگشون صحبت کردم گفتن بعد از حادثه دیده شده که نشسته زمین گفته حالم خوب نیست و منتقلشون کردن بیمارستان اخه مشکل تنفسی داشتن و فکر کنم مشکشون تشدید شده بازم خداروشکر زنده هستش
فکر کنم اگه مثلا یکی مثل من با این کلکسیون بیماری اونجا گیر افتاده بودم همون ابتدای امر غزلو خونده بودم خداییش فشار ازدحام شوخی نیست یه طورایی تو زیارتی که به مشهد مقدس داشتم تقریبا تجربش کردم تازه اونجا راحت جمعیت منو مثل موج حرکت داد به سمت ضریح
گاهی فکر میکنم راست میگنا ما چرا فرهنگ زیارت نداریم
البته این قضیه حج از این موضوع جداست قاطیش نکنیم

امروز من

ای بابا ما هم یه نفر رو در بین افراد مفقود در حادثه منا داریم
یادته یکی از همکارای قدیمو برات گفتم مشکل خانوادگی داشتن براشون پادرمیونی کردم
قبل اینکه عازم بشه برای ماموریت به مراسم حج بهم زنگ زد حلالیت گرفت گفت من خیلی وقتا مزاحم شما شدم خیلی حق به گردنم داری مدتیه میخوام زنگ بزنم نشد تا این ماموریت پیش اومد تماس گرفتم
صداش بدجور تو گوشم اهنگ انداخته ایشالا سلامت برگرده بالا سر زنو بچه هاش
اصلا همینکه اسم و فامیلشو تو لیست مفقودین دیدم واقعا شوکه شدم فکر نمیکردم رفته باشه به مراسم روز عید قربان و سر ماموریتش ایستاده باشه ولی انگار ظاهرا رفته محرم شده خدا ایشالا کمکش کنه هر جا هست سلامت باشه
خداییش چه حالی دارن اوناییکه عزیزاشونو اونجا از دست دادن

امروز من

تو چرا دلت گرفته تو چرا ارامش از قلب مهربونت رفته چی شده گل نازم
)))):
ایشالا همه چیز برات روبراه باشه و در پناه حق شاد و سلامت باشی غصه نخور دنیا همینه یه روزش خوبو یه روزش پر غم
یه روزش فکر میکنی در اوجی و روز دیگه فکر میکنی در مقابل زندگی کیشو ماتی
دنیا همینه برای یکی پر فرازو فرود برای یکی خط مستقیم بی هیچ تلاطمی
فقط باید همیشه یادمون باشه خدایی هست که عاشق ما بنده هاشه هر کی نباشه اون همیشه هست هر کی نارو بزنه اون همیشه رفیقه هر کی پشتتو خالی کنه اون همیشه پشتیبانه فقط باید خوب ببینیش خوب حسش کنی خوب بخوانیش تا همیشه دستت توی دستاش باشه تا همیشه به روی ماهت لبخند بزنه پس دیگه غصه نخور
اینارو دلم میخواست بهت بگم ولی خوب دیگه تو هم دوری هم نزدیک

امروز من

بلند شدم دست از تنبلی برداشتم کل خونه رو تمیز کردم اخه درضمن پیامک بانکی تان نیز مدتی است برای اینجانب اشتباهی ارسال میگردمیخوام دختر شوهر بدم همینروزا برای خواستگاری خواهر کوچیکه میان خونمون در موردش تحقیق کردم پسر خوبو باایمانیه نمازخونه نوحه خونه سیدالشهداست ایشالا که خوشبخت بشن
من که از زندگی خیری ندیدم امیدوارم خواهربرادرامو که یکی یکی میفرستم خونه بخت زندگیای خوبی داشته باشن
برای همین خودمو مجبور کردم مراسم ازدواج هفته پیشو رفتم میدونستم خودمونم به زودی یه مراسم خواهیم داشت
برای حلقه داماد پول گذاشتم کنار نگرانی ندارم بقیه خریداشونم میمونه بعد محرمو صفر
فقط میمونه جهیزیه عروس

امروز من

چقدر دلم میخواست پیدام میکردی بازم کنارم بودی
اما اینجا خیلی دور از ذهنت هستش فکر نکنم هیچوقت راهت به اینطرفا بیفته
شایدم برات بهتر باشه غریبه ها با خوندن خاطرات من ناراحت میشن خوب قطعن تو ناراحتتر خواهی شد پس همون بهتر که نیستی
راستی کاش میشد پیامکی مطلب رمزدارم گذاشت اونطوری من مینوشتم تو بعدها که بهت ادرس دادم میخوندی قطعن اونموقع دیگه خیلی از وقایع تلخ زندگی رو گذروندم و دیگه زیاد از خوندنشون ناراحت نمیشی
برات میشه مثل خوندن یه قصه یه رمان از منو تو و زندگیامون