شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۶۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امروز من

چقدر برات از خودم گذشتم از زندگیم از ثانیه به ثانیه اش برات گذاشتم اما تو فقط خودت فقط افکارت فقط زنت فقط...
چقدر درونم پر از حرفه
خیلی...
اره نباش همون بهتر که نباشی تا شاهده به حراج گذاشتن متانت و پاکی و ایمانم نباشی و گر نه تو غیرتت بیشتر از این شک میکنم که وایستی فقط نگاهم کنی
مرد اذری به غیرتو مردونگیش زنده است

چند روزه صفحه ها هم خراب شدن حتما کلی خوشحال شدی دنیا داره کلا منو ازت میکنه و با خودش به ناکجااباد میبره
خوشبحالت که اینقدر بیخیالی
اره باید مثل تو بود و راحت گفت به درک

حالم اصلا خوب نیست اصلا
به درک
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

سر کار بازم موضوعات پردردسر و دعوای دوتا همکار خانم و خاله زنک بازیهاشون کلافم کرد و بعنوان نیروی ستادی حوزه ریاست مجبور شدم به بحثشون ورود کنم و هردوشونو بنشونم سرجاشون یکیشون در سمت معاون و دیگری رییس گروه بود هردوشون خفه شدن نشستن سرجاشون و ارامش به معاونت برگشت اما عوضش خسته کوفته و داغون برگشتم خونه داشتم خودمو به زور میکشوندم تا طبقه چهارم که تا رسیدم به طبقه سوم دیگه حالم دگرگون شد ناخوداگاه زدم زیر گریه و با حالی برافروخته به خونه پا گذاشتم برافروخته از عشقی که هنوزم درونم زبانه میکشه و زیر لب غر میزدم که کم کنید صدای اون موسیقی اذری رو کم کنید دیوانه ای در حال عبور است به خاطر خدا کم کنیدش
هی روزگار لعنتی چه کردی با من
هی داد بیداد
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

حالم خوب بودا سر شبی هم با این اقای هم اسمت کلی حرف زدیم اون از دخترش گفت من از پسرم گفتم
اما نمیدونم چرا یکدفعه نفسم تنگ میشه قلبم میگیره بدنم سست میشه دیگه فقط می افتم نمیتونم تکون بخورم
)):
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نشد حرفی بگم از عشق
تو باید زود می رفتی
یه حرفی موند میون ما
نه من گفتم نه تو گفتی

واست بی تابه بی تابم ندارم از تو هیچ سهمی تو حالم رو نمیفهمی چرا اینقدر بی رحمی

من گفتم تو نگفتی
هیچوقت نگفتی
سکوت...
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

مدیر اومد و شروع کرد گلایه که چرا کمتر مدرسه میاین بهتره بگم از اول سال تاحالا نیومدین نکنه ناراحتین نمیخواین منو ببینین گفتم نه این چه حرفیه شما بزرگوارین فقط کمتر فرصت دارم و واقعا حق با شماست گلایه شما به جاست باید مدرسه میومدم و او گفت حتی انجمن اولیا هم نشدین گفتم دیگه ببخشین فرصتشو ندارم اما کاری باشه در خدمتتون هستم اگه کلاس اموزشی داشته باشین رایگان تدریس میکنم و او بسیار تشکر کرد و گفت خواهش میکنم و ممنونم, اومدم خداحافظی کنم گفت جسارتن چقدر شکسته شدین و من در پاسخشون سکوت کردمو لبخندی زدمو در اخر خداحافظی کردمو گفتم دنیا همینه و اومدم بیرون
تمام مسیر تا خونه به پسرم بالیدم و به خودم افرین گفتم که تونستم تو این شرایط نابسامان خوب تربیتش کنم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

امروز باید میرفتم مدرسه اقا پسر کارنامشو بگیرم بلاخره هرطور شده قد صاف کردم به زور مسکن کمی دردم کمتر شد رفتم مدرسه و مدیر چند جمله ای صحبت کرد و بعد کارنامه هارو دادن وقتی اسم اقاپسرو صدا زد و کارنامشو داد دستم گفت افتخار مدرسه در ادب و درس هستن و همه اولیا براش دست زدن همه میشناسنش از بس مهربونه به هر کدومشون که مشکلی داشته باشه چه درسی و غیره کمک میکنه پسر مهربونه خودمه بهش افتخار میکنم و راضی ام از خودم که بهش یاد ندادم با مردم نامردمی کنه
اشک تو چشمام جمع شد کارنامشو گرفتم و مدیر گفت لطفا تو اتاق من تشریف داشته باشین میام خدمتتون رفتم اتاق مدیر نشستم و کلی قوربون پسر گلم رفتم نمره های بیستشو با عشق نگاه کردم بازم معدل و انضباطش بیست شده بود
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

وااای من اینجا ۶۱۱ بار اومدم حرف زدم؟!! برسه به ۱۰۰۰ تا رفتما
:)))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نه اتفاقا من با ایشون صحبت نکردم با یکی که هم اسمو فامیل ایشون هستن صحبت
میکنم
کلابه این نتیجه رسیدم که اگه یکی رو باهاش پنج سال تمام حرف زدی و اون به این نتیجه رسید که برای همیشه سکوت کنه بدونکه اون قید تو و احساس خودشو زده دیگه بیخودی تلاش نکن
فقط امیدوارم روزی بدهکار خودش نشه

این جواب سوال امیرطاها بود

راستی اینم دوباره بگم من پیامکی اینجا پست میزارم و کمتر به قسمت مدیریت بلاگ وارد میشم نظر خصوصی لطفا نزارین
:))
خیر پیش
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

راستی بهت گفته بودم شماره کارت ملیتو پیدا کردم و از طریق سایت قبولیتو تو ازمون پیگیری میکنم :))
کلید سوالات امسالم که اعلام کردن امیدوارم امسال خنگ بازی درنیاورده باشی و قبول بشی اونوقت تو کارت یه شخصیت رسمی پیدا میکنی خیلی ذوق دارم قبول بشی
:)))
خدا کنه زودتر اسامی قبول شده هارو اعلام کنن
حس... رسمی ایران من
:))
هنوزم دیوانه وار دوستت دارم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

قابل پیش بینی بود که اینقدر امروز صبح داغون باشم به شدت حالم دگرگونه کلیه و قلب دوباره مرخصند امروز سرکار نرفتم البته که این چیز تازه ای نیست سالهاست همینطور گذشته والا,
ولی برای بابا نگرانم دیشب با هم حرف زدیم حالش خوب نبود میگفت قلبش بدجور اذیتش میکنه خدا کنه اتفاقی براش نیفته به خدا سپردمت بابایی جونم یعنی هر روز به خدا میسپارمت با ایت الکرسیهایی که میخونم
  • شکوفه