شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

چقدر کم میشناسمت
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

درونم غوغاییه پر از افکار گوناگونم حال عجیبی دارم گرداب بزرگی در روحو روانم در تلاطم است نمیدانم باید حرفش را قبول کنم که اشتباه گرفته ام چطور ممکن است حتی خال گردنش حالت چشمها ابرو لبها همه و همه فقط اونجا بچه سالتر و لاغرتر و اینجا توپورتر و جاافتاده تر اگر واقعا اشتباه گرفته ام این دومین باره که شاهد بودی هیچ حرفی نزدی قبلا بهت گفته بودم فیس بوکی به اسمت هست و عکستو گفته بودم و تو بعدها متوجه شدم اون بلاگمو میخوندیش نمیدونم چی بگم واقعا من بهت نیاز داشتم به وجودت احتیاج دارم اما تو با اینهمه دلخوشی چه نیازی به من داری معلومه سکوت میکنی و فقط بخاطر من میای بهم سربزنی از این حالت متنفرم هیچوقت نخواستم سربارت باشم اینو بفهم لطفا
باید منتظر پاسخت موند
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

کاش یکیو داشتم باهاش درد دل میکردم یه دوست یکی که بهش اطمینان داشته باشم یکی که مثل خودم ساده باشه همراه باشه یکی که فقط شنونده نباشه بهم بگه من باید با خودم با درونم با احساساتم چطور کنار بیام
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

میدونی دارم فکر میکنم چقدر ساده بودم تمام ابعاد شخصیتی خودمو برات روشن کردم و هنوزم ساده ام که با تمام سکوتهات هنوز هم کنارت هستم احساس حماقت عجیبی دارم اونقدر که نمیتونم اشکامو نگهدارم من الان پشت میزم نشستم و بخاطر سادگیهام دارم حرص میخورم تمام این مدت از من از منی که برات ایینه بودم بهمون صیقلی و پاکی خودتو مخفی کردی هنوزم باورم نمیشه اون ته تهای قلبم دوباره اتش زیر خاکستری رو روشن کردی مقنعه اداره من تابحال نم اشکای منو به خودش ندیده بود قطعا اونم تعجب کرده درست مثل من
امیدوارم برای حرفای امروز صبحم که برات نوشتم پاسخی داشته باشی فقط امیدوارم
حالم خوب نیست
چرا اینقدر خودتو ازم مخفی کردی مگه من چه اسیبی برات داشتم گناه من فقط دوست داشتنت بود
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نمیدونم چی بگم فقط حیرت انگیز بود
همین :))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

احساس میکنم چقدر پیر شدم امروز برای اقا پسر خمیر ریش خریدم تا بقول خودش شیش تیغ کنه مردی شده ها
:))
سرشو از دستشویی اورده بیرون فامیلیمو صدا میکنه میگه ببین چقدر سفید شدم
:))
بالبخند نگاهش کردمو گفتم خدانگهدارت باشه مادر جون و تو دلم گفتم تو بزرگ میشی و من همونقدر پیرتر و ناتوانتر
الهی شکرت
بخاطر همه چیز
بخاطر فرزند فهمیده و سالمی که بهم دادی بخاطر تمام لحظه هایی که مراقب من هستی بخاطر همه چیز ممنونم
چشم چپم به شدت درد میکنه بدجور اسیب دیده یکی از همکارای اقا از بس دینداره یا نمیدونم بگم جانماز ابکشه نخواست همپای من حتی یک ثانیه هم قدم بشه تا از کنار درخت رد بشیم سریع سبقت گرفت رد شد شاخه درختو با خودش کشید و پرتابش کرد تو صورتم
)):

بودی :))عجیبی
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

تو جلسه نشستم و اصلا حواسم اینجا نیست ابنا چی چی دارن میگن
:))))
من دارم به این فکر میکنم که به گفته فریدون مشیری لذت دنیا, داشتن کسی است که دوست داشتن را بلد است
به همین سادگی
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

کلا این شعر در ابمو در خاکم مولوی دوار درونم چرخ میزنه امروز از اون روزای عاشقانه شاعرانه من هستش حوصله کار کردن ندارم
:))
هم ساغر و هم پیمان هم گوهر و هم نوری
دادار یکی باشد هم جانی و هم مایی

اینم یه بیت از خودم دیگه برم جلسه شروع شد کلا زده به سرما
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

روی بیلبورد نوشته بود سکوت مایه اسایش عقل است خندم گرفت بعضیا دیگه عقلشون زیادی اسایش داره
:))
امروز یک روز سختو بیخوده با وزارت بهداشت جلسه داریم یه عالمه باید تو سر هم برنیم خدا بخیر کنه
:)))

در ابمو در خاکم در اتش و در بادم
این چهار به گرد من اما نه از این چهارم
:)))

الهی شکر خدای مهربونم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

نفهمیدم اینی که زده کی تو تلگرام بودی این عدد دو نیمه شبه یا بیست به بعد دیشبه؟!
به هر حال هر کدومش باشه فرقی در قضیه نداره مهم اینه از دیشب تاحالا منو بیخیال شدی
جونت سلامت بیخیال اینهمه ادما هستن که ایوب وار رفتار میکنن تو هم یکیش مگه به کجای دنیا برمیخوره؟! منم باشم یه سوری از اینهمه زنی که سرکار گذاشته میشن فراموش میشن به ابروی کی خم میاد؟ تازشم اصلا باشی به چه درد میخوره هی من تورو ردیابی کنم هی تو منو
اخرش که چی؟! چه فایده داره این رابطه ناقص این دوستی نصفه نیمه؟! نه حرفی نه حدیثی نه یه خبری از هم داریم نه یه حالی از هم میپرسیم برو پی زندگیت بزار به درد خودم بسازم مگه فکر میکنی چقدر از عمرم مونده من کی میخوام بفهمم بغض و اشک هیچ فایده ای نداره
  • شکوفه