خروجی اتوبان ماشین سخت پیدا میشه خوب حس میکنم نداشتن سرویس یعنی چی تازه چقدرم باید پیاده برم
سوار شدم بدون اینکه به راننده نگاه کنم تمام راه بیرونو تماشا کردم داشتم نزدیک میشدم کرایه رو حاضر کردم گفتم بفرمایید فقط دستشو دیدم که به طرفم دراز شد و گفت قابل نداشت وقتی انگشتر عقیق زرد رو دستش دیدم درست لحظه هایی از رویاهام از جلوی چشمام گذشت دستی مردونه با موهایی به ظاهر نرم, لطیف و مشکی روی پوستی گندمی که انگشتری عقیق زینتش داده بود یواشکی چهرشو نگاه کردم قلبم تند میزد نمیدونم دلم میخواست تو باشی یا نه!
تو نبودی ولی خاطرات رویاهای تو بود پیاده شدم و تمام راهو با دستای مهربون تو قدم زدم و با خودم گفتم خدایا چرا با من اینکارو میکنی الان من با دلم چه کنم..
سوار شدم بدون اینکه به راننده نگاه کنم تمام راه بیرونو تماشا کردم داشتم نزدیک میشدم کرایه رو حاضر کردم گفتم بفرمایید فقط دستشو دیدم که به طرفم دراز شد و گفت قابل نداشت وقتی انگشتر عقیق زرد رو دستش دیدم درست لحظه هایی از رویاهام از جلوی چشمام گذشت دستی مردونه با موهایی به ظاهر نرم, لطیف و مشکی روی پوستی گندمی که انگشتری عقیق زینتش داده بود یواشکی چهرشو نگاه کردم قلبم تند میزد نمیدونم دلم میخواست تو باشی یا نه!
تو نبودی ولی خاطرات رویاهای تو بود پیاده شدم و تمام راهو با دستای مهربون تو قدم زدم و با خودم گفتم خدایا چرا با من اینکارو میکنی الان من با دلم چه کنم..