شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۵ مطلب در شهریور ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۱
  • ۰

گرم نه پیر مغان در به روی بگشاید 

کدام در بزنم چاره از کجا جویم...

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

موسیقی عشق

امروز پنجمین روزی است که بعد از اداره سرگردانم و دیوانه وار در این شهر به دنبال تو می گردم، قلبم ندای تو را سر می دهد و چشمانم به افق هر نگاهی خیره است تا شاید آشنای خود را بیابد،

صدایت هنوز هم در گوش جانم شنیده می شود و زیباترین موسیقی عشق را می نوازد،

من هنوز هم در رویاهایم با تو قدم برمیدارم، اما تو هنوز هم صدای قلب مرا نمی شنوی،

من بی تابم و عاشقانه می پرستمت و تو شاید نام مرا دیگر حتی با خودت تکرار هم نمیکنی،

شاید فقط من بدانم که مولانا چه کشیده است 

شاید...

 

ایستگاه بی آر تی فردوسی

 

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

سرنوشت را باید از سر نوشت؛ 

شاید اینبار کمی بهتر نوشت

عاشقی را غرق در باور نوشت؛ 

غصه هارا قصه ای دیگر نوشت

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

🌹🌹🌹

دلم گرفته سایه، تو هم رفتی 

و فروغی دیگر در این شبهای سرد طلوع نمی کند 

همه می روند، آری

نام نیک چیز دیگر است 

 

 

از ما بماند باقی انشااله

 

  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

به دست باد صبا بوی زلف خود بفرست 

مگر به حال خود آید دل پریشان حال 

ابن حسام خوسفی

  • شکوفه