همیشه وقتی میخواستم بخوابم یه دستم تو دست دیگرم گره میشد به نیت اینکه دست خدا تو دستمه دیگه تنها نیستم با اومدنت به زندگیم کم کم باورم شد یه پشتیبانم تو این کره خاکی دارم روزهام ارامو زیبا شد و حالا که نیستی درد بزرگیه این از دست دادنت خیلی سخته به خودت باور چیزی رو بدی که روزی میاد که دیگه نیست
میدونم این توقع زیادیه که هنوزم ازت بخوام برام بمونی تو دیگه باورهای زن دیگری هستی زنی که مادر فرزندته
میدونی این همه سال گذشت ولی هرگز با هر ترفندی نتونستم فراموشت کنم نتونستم عاشقانه دوستت نداشته باشم نتونستم برات اشک نریزم نتونستم
تو نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده دلم برای روزهایی که مال من بودی خیلی تنگ شده اونروزهاییکه بهم نیاز داشتی و بودی
چه زود دیر شد
میدونم این توقع زیادیه که هنوزم ازت بخوام برام بمونی تو دیگه باورهای زن دیگری هستی زنی که مادر فرزندته
میدونی این همه سال گذشت ولی هرگز با هر ترفندی نتونستم فراموشت کنم نتونستم عاشقانه دوستت نداشته باشم نتونستم برات اشک نریزم نتونستم
تو نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده دلم برای روزهایی که مال من بودی خیلی تنگ شده اونروزهاییکه بهم نیاز داشتی و بودی
چه زود دیر شد
- ۹۵/۰۱/۲۳