شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۶۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امید

اخ امید جان از دیدن تو عزیز نازنینم سیر نمیشم خیلی دوست دارمت اقا کوچولو مرد کوچولو
عین این سیاستمدارا همچین عاقل اندر سفیه نگاه میکنه ادم میخواد بره تو زمین
:)))
قوربون اون چشمای نخودچیت برم من گل پسرم
:))
خدانگهدارت باشه عزیزم
اصلا میبینمت خیلی حالم خوب میشه امید زندگی هستی فرشته کوچولو توپول موپولو
:)))
میترسم اخر سر بچمو چشمش بزنما, برم براش صدقه بزارم اسفند دود کنم
:))
تو مرد بزرگی میشی توی چشمات اینو میبینم مراقب خودت باش و خدانگهدارت باشه عشقم کوچولوی نفس پسر گلم
:))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

یعنی چقدر دوسش داری حتما خیلی بیشتر از اونموقعها که براش دلنوشته های عاشقانتو مینوشتی نه؟! اخه حالا تورو پدر کرده
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

غم فرستاده ی عشق است عزیزش دارید
که غریب است و ز اقلیم وفا می اید

رویای عجیبی بود
دلم برات تنگ شده چرا منو یادت رفته
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

اخ جان دلم, مرد کوچولو
:))))
الهی فدات بشم من
خیلی جیگری به خدا
:))))
هزارتا بوووووووس

چه عجبه از بابات
واقعا چه عجب
:)))
بیا دیدی اخر سر پسرت دوباره منو باهات رفیق کرد؟!
البته لوس نشوها فقط همین یه بار بخاطر امید هیچی بهت نمیگم
:))))))
خیلی خوشحالم
خیلی جیگره
چشماشو ببین
دوستت دارم پسر گلم اقا کوچولو
:))
الهی همیشه خدانگهدارت باشه نازنینم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

قوربون قدت برم نی نی, حال درختت خوب بودا بهش سر زدم
:))
شبت بخیر

شمع در مکتب عشاق که شد چله نشین سوختن را زمن اموخت به پروانه قسم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

حفظ کن این غزلم را که به زودی شاید
بفرستند رفیقان به تو این بندش را
"منم ان شیخ سیه روز که در اخر عمر
لای موهای تو گم کرد خداوندش را"

کاظم بهمنی"
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

کوچولو عکسای درختتو برای بابات گذاشتم نمیدونم به تلگرام من سر میزنه یا نه, زیر عکس نوید گذاشتمشون شاید هیچوقت نبینش اما مهم نیست اگه ببینه هم نمیدونه معنی این تصاویر چیه
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

بازم بدنم شروع کرد به لرزیدن و خون دماغ شدم اینروزا زیاد اینطوری میشم و بدیش اینه که رفتار پشت این حالاتم دست خودم نیست بدنم سرد میشه و بی اختیار گریه میکنم شایدم طبیعیه که ادم از اینجور احوالات قدرت بدنی و روحیش پایین بیاد و یا حتی بترسه
الان که رسیدم خونه صورتمو یه اب زدم بهتر شدم تمام مقنعه و مانتوم خونی شده باید بشورمشون از سرکار برگشتنی یکدفعه اینطوری شدم انگار یه روزم که داشتم بعد اینهمه روز تلخ خوشی در خونه دلمو میزد باید اینجوری خراب بشه ولی من اجازه نمیدم خراب بشه من هنوزم بخاطر اینروز شگفت انگیز خوشحالم و از صمیم قلب احساس شادی و ارامش دارم
:))
زنده باد امید کوچولو و درختش
:)))
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

درختتو کاشتم
:))
خیلی نازه درست مثل خودت فقط نگرانشم نمیتونستم رهاش کنم بیام اگه سرما بزنش چی اگه ریشه های کوچولوش با خاک دوست نشه چی اگه امشب برف بیاد اگه یه پرنده بیاد رو شاخه ی کوچولوش بشینه براش تحملش سخت باشه چی
وای سخته غلبه با اینهمه نگرانی هر روز سر میزنم اب میدمش تا زود بزرگ بشه تو هم مراقب خودت باش خوب به حرفای مامانو بابات گوش بده تا زودی مرد بشی بزرگ بشی ایشالا
:))
اخیش یه خوشحالی عجیبی داره تو دلم هی بزرگو بزرگتر میشه اینا همش بخاطر تو هستشا کوچول موچولو توپول موپولو
:))
ازت ممنونم عزیزم و خدانگهدارت باشه ایشالا
خیلی خوبه وقتی درختت بزرگ بشه من زیر سایش میشینم و بیت بیت شعرهای باقیمانده از عشق روزهایی که گذشتنو برای درختت میخونم
ایام پیری
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امید

سلام کوچولو
:))
اومدم برات درختتو بکارم
:)))
  • شکوفه