شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها

۶۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

امروز من

یک ساعتی میشه دارم با عکست درددل میکنم ولی سبک نمیشم چرا دنیا با من اینطور تا کرد مگه تو چقدر از سرم زیادی بودی نمیشد داشته باشمت همونقدر کم هم داشته باشمت
اونقدر عاشقشی که منو یادت بره! میشه؟!
قلبم...
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

امروز من

برای انکه قصد رفتن دارد بستن راه بی فایده است
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

یه وقتایی ادم دلش میخواد تو تاریکی اول صبح اونموقع که هوا هنوز روشنه روشن نشده از خونه بزنه بیرون تا زمان بیشتر برای قدم زدن و دانه دانه فکرهایش را منظم کردن داشته باشد هر چند که دلش پر از غصه باشد هر چند که درد وجودش را گرفته باشد و هر چند رویاهایش دست از سرش برنداشته باشند
چه بوی کتلتی میاید اره یه پنجره بازه سرمو چرخوندم و از پنجره باز یک صحنه اشپزخانه دیدم چه خانمی اول صبحی کتلت میپزد من هم از این خانمیها زیاد کرده ام اما هیچکی نبود بگوید دورت بگردم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

یه روز امیدمی یه روز مایه ناامیدیم

روزهای سخت روزهای تلخ
روزهای تنهای تنها پر ز اخم
روزهای تو روزهای من
روزهای شادی که داشتیم با هم

افسوس زود گذشت خیلی زود
من ترکهای شکسته شدن جام عشقمان را در هلهله ی زنان شنیده ام
زندگی ات اباد
روز خوش
۸ شهریور - ارسال نشده بود
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

بعد از مدتها خیلی خوشحالم
خوشحالم که هستی و سلامتی
خداروشکر
سعی میکنم بهتر باشم بهت قول میدم زود خوب بشم اگه خدا بخواد
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

....

ممنونم که هستی
خدا میدونه که من دارم سعی میکنم خوب باشم ولاصفهان خمینی شهر خیابان کهندژ ایستگاه 16متری معروف به شهید ابراهیسته
حال غریبی دارم دارم به زور خودمو میکشم اینورو اونور کارام رو زم
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

.

ممنونم که هستی
خدا میدونه که من دارم سعی میکنم خوب باشم ولی خیلی اتفاقا خیلی از تغیرات جسمیم دست من نیست بدنم یکهو داغ میشه سردرگ دوزی انجام بدم. حتما باید روی یک پارچه دیگه انجام بدم و بعد انتقاد شدید میگیرم بی اختیار عضله هام میلرزن یکهو سرد میشم عرق سرد تمام
حال غریبی دارم دارم به زور خودمو میکشم اینورو اونور کارام رو زمین نمونه مرسی که هستی مرسی
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

.

داره خوابم مو به مو تعبیر میشه فقط امیدوارم اخرشو همونطوری تموم کنه که من میخوام ارام بی سروصدا

خوشحال شدم حضورتو دیدم شاید باور نکنی اگه بهت بگم اگه الان هنوز نفسم میره و میاد بخاطر بودن تو هستش شاید اگه میدونستی یه لحظه هم ازم غافل نمیشدی
ازت ممنونم
بدنم بی حسه نمیتونم درست ببینمو انگشتامو با دقت حرکت بدم بهتره برم
در پناه حق باشی گل من مراقب خودت باش و زندگی رو بجای منم خوب زندگی کن همین
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

.

خوابم نمیبره تا چشمامو به زور میزارم روی هم صورت ماهت میاد جلوی نظرم و اشکام سرازیر میشن دیروز با اقا پسر بحثم شد سرکش شده تو روم وایمیسته در این سن پسرا نیاز به یک پدر مقتدر دارن بالا سرشون باشه حالا که من دارم سعی میکنم زندگی کردنو مرد بودنو بهش یاد بدم از زیر حرفام میخواد فرار کنه من دیروز از دستش هزارتا غصه خوردم به خودم گفتم پسر خوب من بخاطر تو از عشقم گذشتم تو بخاطر من از خودخواهیهات از غرورت نمیگذری به حرفم گوش بدی بخدا اگه میدونستی چه دردی تو سینه من هست روزی سه بار به پام سجده میکردی که مادری مثل من داری افسوس نمیتونم هیچوقت اینحرفارو بهت بگم و هر روز در زندگی ام میسوزمو اب میشم و موهام سپیدو سپیدتر میشن بدون اینکه بدونی چی میکشم
کاش میفهمیدی
کاش
  • شکوفه
  • ۰
  • ۰

...

چه شب بدیه امشب
با اینکه خیلی خسته ام اما اونقد دلم میخوادت که یه لحظه پلکام رو هم نمیاد
دوست داشتم قدرمو ندونستی
دوست دارم حالا دیگه نیستی

بغض و اشک

مراقب خودت باش مرد اذری من
خدانگهدارت باشه
  • شکوفه