شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۰
  • ۰

امروز من

با شرایطم که یه سرماخوردگی یه سوز کوچیک میتونه منو از پا بندازه واکسن انفولانزا حیاتیه ولی مادرا همیشه اول فکر بچه هاشونن نتونستم واکسنمو خودم بزنم غروب بلند شدم با اقا پسر رفتیم دادم براش زدن تو راه برگشت یکهو حالم بد شد دلم کمرم کلیه هام مخصوصن چپم داشت نابودم میکرد بارونم گرفت به شدت سردم شد رسیدم خونه درست ده دقیقه بعدش تب و لرز شدیدی گرفتم دیگه حوصله غرغرای اقا پسرو نداشتم بهش گفتم لطفا صداتو ببر دیگه بسه من در برابر سلامتیت مسوولم و تو باید به حرفام گوش کنی اما اون مدام حرفاشو تکرار میکرد که شرایط شما واجبتر بود باید واکسنو شما میزدی بعدن بازم از وزارت بهداشت واکسن میگرفتیم منم میزدم منم در برابرت مسوولم
با بغض مهربونی گفتم ازت ممنونمو بغلم کرد
  • ۹۴/۰۸/۲۹
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی