پسر خوشگلم قوربون چشمای نازت برم که اینجوری داری باباتو نگاه میکنی تا ازت عکس بگیره یعنی الان تصویر بابات تو چشمای ناز تو افتاده
میدونی پسر کوچولوی نازم خیلی احساس تنهایی میکنم اونموقعها که بابات بود گر چه بهم بی توجه بود اما لاقل یکی بود باهاش حرف بزنم حتی اگه جوابمو نده اون خیلی وقتا نمیدونم بخاطر چی بخاطر دلش یا بخاطر سرگرمی نمیدونم اسمشو هر چی بزاریم بلاخره گاهی همراهم بود و حس میکردم بلاخره هر چی باشه یکی هست میدونی خیلی دلم براش تنگ شده بشینم یه دنیا باهاش حرف بزنم هر چند که تمام نامردیاش دلمو سوزونده باشه دلم براش تنگ شده خیلی
دلم برای دیدن حضورش تنگ شده
میدونی پسر کوچولوی نازم خیلی احساس تنهایی میکنم اونموقعها که بابات بود گر چه بهم بی توجه بود اما لاقل یکی بود باهاش حرف بزنم حتی اگه جوابمو نده اون خیلی وقتا نمیدونم بخاطر چی بخاطر دلش یا بخاطر سرگرمی نمیدونم اسمشو هر چی بزاریم بلاخره گاهی همراهم بود و حس میکردم بلاخره هر چی باشه یکی هست میدونی خیلی دلم براش تنگ شده بشینم یه دنیا باهاش حرف بزنم هر چند که تمام نامردیاش دلمو سوزونده باشه دلم براش تنگ شده خیلی
دلم برای دیدن حضورش تنگ شده
- ۹۴/۱۲/۲۱