تعبیر من از عشق همان بود که گفتم
در بند کسی باش که در بند حسین است
آقا جان دلم نمیخواد رو حرف شما حرف بزنم اما اینها دیگر در دنیای امروز ما انگار شعار است، من که بودم، چقدر هم گفتم و به اندازه توانم عمل به گفتار هم داشتم، اما چه شد؟...هیچ ....
با من بد کرد
رفت و با رفتنش...
دوباره خدا را گم کردم
من داشتم زندگیمو میگذروندم، خدا انداختش وسط زندگیم، منم گفتم چشم خودم دعا کردم خودم خواستم پاشم هستم، تا اینجاشو اومدم، نشد، نخواست، نموند، با او آسمانها را در مینوردیدم، از روزی که رفت تصمیم گرفتم هر طور که با من تا میکنه، من با اون دیگه کاری ندارم با اون بالاسری کار دارم و همشو با اون تسویه میکنم، چرا همش من بدوم بزار اینبار خدا بدود دنبال بنده اش، اگه میتونه بر گردونم، برگردونه
همینه که هست...
- ۹۹/۰۴/۲۰