شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

شکوه زندگی

زندگی شیرین تر از آنست که فکرش را بکنی، فقط باید آنکه می بایست باشد، با تمام وجود باشد نه سایه و هاله ای از بودن
بخاطرت از خیلی چیزها گذشتم اما بخاطرم یک ذره گذشت نکردی
کاش می توانستی عظمت عشق مرا درک کنی
اما چه سود از گفتنهایی که حاصلش سکوت است
کنارم لحظه ای بنشین چه حاصل/ که فردا بر سر خاکم نشینی

پیام های کوتاه
بایگانی
پیوندها
  • ۱
  • ۰

صحن اصلی حرم همیشه جایی بوده که راحت تونستی پیدام کنی، اومدی دنبالم نشسته بودم یه گوشه ای با خودم زندگیمو مرور میکردم لبهامو محکم روی هم گذاشته بودم انگار میترسیدم کلمه ای از درونش بیرون بپره، آرام نزدیک شدی کنارم نشستی گفتی حالت که میددونم تعریفی نداره لاقل با من حرف بزن سبک بشی، نگاهت کردم و در سکوت دقایقی گذشت، بلند شدی روبروم ایستادی گفتی بیا قدم بزنیم بیا اصلا بریم سمت پنجره فولاد با آقا درددل کنیم، باز هم فقط نگاهت کردم، خسته شدی گفتی با من حرف بزن من کنارتم، بلند شدم بی توجه به حرفهات راه افتادم و رفتم، پشتمو اصلا نگاه نکردم چادرمو محکم گرفته بودم باد شدیدی وزدیدن گرفت و چند ثانیه بعد طوفان شد و تمام....

 

تو اگه میخواستی کنارم باشی همراهم باشی

نمی رفتی

تو اگه میخواستی حرفامو که گاهی حتی جرات تکرارشو با خودم هم ندارم بشنوی

اگه میخواستی کمکم کنی

نمی رفتی

  • ۹۹/۰۵/۱۶
  • شکوفه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی